امروز جلسه دوستانه که ماهانه برگزار میشه جشن بود، غریبه ها هم بودن. بعدش من داشتم کمک میکردم یهو دیدم یه چیزی گفت با دو نفر دیگه زدن زیر خنده، گفتم چی میگی نمیشنوم لباسم چیزی شده (داشت به پشتم اشاره میکرد).
بلند گفت : نه؛ داشتم میگفتم اصلا این باسن داره، تخت تخته ، پروتز دار بپوش لااقل شلوارت از کو ن ت نیفته و شروع کردن به غش غش خندیدن.
بعدم گفت چقدر شکم داری، جلو و پشتت برعکسن!🥺