2777
2789
عنوان

برخورد با خانواده

418 بازدید | 37 پست

مامانم با من خیلی بده و خیلی اذیتم میکنه 

دلیلشو نمیدونم چرا ولی کلا از وقتی آبجیم و بعدشم داداشم دنیا اومدن رفتارش با من ۱۸۰درجه تغییر کرد 

با اینکه من همیشه و همیشه هوای مامانمو داشتم و دلسوز خانوادم بودم ولی مامانم به شدت معتقده که من بچه ی بدیم براش و مدام نفرینم میکنه 

با اینکه من و همسرم سنتی باهم ازدواج کردیم و اولش همسرم مورد تایید خانوادم بود ولی بعد ازدواجمون مامانم علاوه بر من،با همسرمم خیلییی بد شد...

اینو بگم که من شهر دور از خانوادم و فامیلام زندگی میکنم 

خیلی دلم از دستش گرفته 

از طرفیم خیلی از دستش عصبانیم 

خیلیبیی رفتارای مامانمو تحمل کردم اما دیگه این آخری صبرمو لبریز کرد 

من روز مادر به مامانم زنگ زدم روزشو تبریک گفتم و کلی قربون صدقش رفتم ولی مامانم فرداش بدون هیچ دلیلی کلی پیام بهم داد و کلی توهین و بدگویی کرد آخرشم مثل همیشه نفرینم کرد 

من همون روز بدون اینکه جواب پیامای مامانمو بدم (مثل همیشه،)

مامانمو از همه جا بلاک کردم و دیگه نه زنگ زدم نه پیام دادم بهش 

خدا میدونه که هیچ وقت بهش بی احترامی نکردم و جوابشو ندادم ولی واااقعا حرفاش تا عمق وجود آدمو می سوزونه  

از میون نفریناش هیچ وقت اینو یادم نمیره که گفت ایشالا نون به نون تون  نرسه و پیشرفت نکنین 💔💔

انقدررر دلم از دستش پره که حد نداره..

چندبار بدجووور دلمو شکست منم همون لحظه دعا کردم تمام توفیقات معنوی ازش گرفته بشه 

مثلا پارسال که اربعین میخواستم برم کربلا زنگ زدم ازش خداحافظی کنم که بازم بی دلیل سیل توهیناشو سمتم روونه کرد و بدون اینکه گوشبو از آبجیم بگیره داد زد برو ولی زیارتت که قبول نیس💔

بعد لب مرز ک بودم بابام بهم خبر داد که مامانمم یهویی داره میاد کربلا،منم انقدر دلم شکسته بود که به امام حسین گفتم نذاره حتی چشمش به گنبد آقا بیفته و همینطورم شد...

انقدر الان چند روزه از دستش ناراحت و عصبانیم که تصمیم به قطع رابطه بامامانمو گرفتم 😔💔

بارها هم سعی کردم رابطه خودم و مامانمو درست کنم اما نشد...

هربارم به مامانم گفتم بیا بریم مشاوره با داد و بیداد و دعوا بهم گفته من دیوونه نیستم که بیام مشاوره یا گفته اگه بنا به مشاور باشه تو باید بری چون تو بدی و بلد نیستی احترام نگه داری...

همیشه هم اعتقادش اینه که من خودم از مشاورا بیشتر بلدم و هرکی هرمشکلی داره میاد من راهنماییش میکنم😐😔

برای بقیه شاید خوب بتونه نسخه بپیچه ولی اصلا روانشناس خوبی برای زندگی خودش نیس 

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

ازش دوری کن اما بی احترامی نکن،دیگه مادرا همینن یکیو بیشتر دوس دارن حتی اگ بدترین کارهارو بکنه به چش ...

دوری میکنم ولی خیلیی سخت و تلخه که مادر داشته باشی ولی عین نداشتن باشه 

مخصوصا یه دختر به مادر خیلیی احتیاج داره 

ای بابا اخه چرا بی دلیل از خواهرتون بپرسین شاید خبر داشته باشه از کجا دلش پره

بعضی وقتا با بعضیا نمیشه کنار اومد هر چه درجه یک و نزدیک باشن 

منم از وقتی که یادم میاد با خواهرم جریانای متفاوت داشتیم تا اینکه بالاخره دل و زدم به دریا و قطع رابطه کردم 

قطع رابطه خییلی بهتر از یک رابطه سمیه کاش از اول همین کارو میکردم چون رفت و امدمون  همش به نفع اون بود هیچ وقت ازش راضی نیستم 

۱۴۰۲/۵/۱۳.......☘️☘️☘️ای انکه دوست دارمت اما ندارمت 😔🥀   برسینه میفشارمت، اما ندارمت😔🥀   ای آسمان من که سراسر ستاره ای 😔🥀   تا صبح میشمارمت، اما ندارمت😔🥀  در عالم خیال خودم چون چراغ اشک 😔🥀  بر دیده میگذارمت، اما ندارمت😔🥀  میخواهم ای درخت بهشتی، درخت جان 😔🥀  در باغ دل بکارمت، اما ندارمت😔🥀  میخواهم ای شکفته ترین مثل چتر گل 😔🥀 بر سر نگاه دارمت، اما ندارمت 😔🥀
دوری میکنم ولی خیلیی سخت و تلخه که مادر داشته باشی ولی عین نداشتن باشه  مخصوصا یه دختر به مادر ...

درک میکنم اما آرامش شما مهمتره،مادر منم بی مسئولیت بوده از اول ،خیلی رنج بردم بخاطر نقشی ک ایفا نکرد

الهی امضای خدا پای همه آرزوهات💖💖💖
ای بابا اخه چرا بی دلیل از خواهرتون بپرسین شاید خبر داشته باشه از کجا دلش پره بعضی وقتا با بعضیا نم ...

با خواهر و برادرم خیلی فاصله سنیم زیاده 

اونا خیلی بچه ان 

مامانم اونا رو هم پر میکنه 

مثلا یبار داشت بهشون پشت تلفن یاد میداد که به من بگن از شوهرم جدابشم!!!!

من انقدر عصبانی شدم که سرشون داد زدم گفتم دفعه آخری باشه که شما دوتا همچین حرفی رو به من زدین 

بعد دیدم صدای خنده و قهقهه مامانم از پشت تلفن بلنده 

اصلا انگار با حرص دادن من لذت میبره 

هربار من بدیاشو کنار گذاشتم و مثل همیشه باهاش خوب رفتار کردم ولی دیدم نتیجه عکس داده 


ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز