سلام امروز صبح شوهرم داشت که موهاشو خشک میکذد گفت حوله رو سوزوندی گفتم اره رو بخاری انداختم سوخت اونیکیو هم خواهرت سوزونده در واقع یکم زرد شده...گفت کدوم گفتم صورتیه ،یهو طبق معمول چشاشو بست دهنشو باز کرد اره تو زن نیستی نازنی گفتم جمعش کن نکردی گفتم ال کن،سوزوندیش ،گفتم بابا خواهرت سوزونده به من چه من اصلا نفهمیدم داشتم ریخت و پاشاشونو انجام میدادم قوم تاتارو...هیچ دوباره بدهدتر فحش داد منم جوابشو دادم تا تونستم بخدا مغزم نمیکشه تا کی باید تحقیراشو تحمل کنم میخام برم خونمون...از خدا مرگ خودمو فقط میخام با این شوهر کردنم...چیکار کنم بهترین راهکار چیه،آ خه آدم چقدر باید بی ارزش و تحقیر بشه
منم عزیزم حالم خیلی بده خیلی اخلاقای بد داره اما بددهنیش افتضاحه همین دیروز بهم گفت سگ فرقم بد تو ای ...
اینم بمن میگه گوه ننه ج ن ده نمیدونم فامیلای عن و عنتر همه رو قاطی میکنه دوس دارم یه دل سیر کتک بخورم ولی اینحرفا و نشنوم،الانم بهم گقت حف نزن میام چوب تو...میکنما ...آخه این شوهره؟؟؟از صدتا نامحرم نامحرمتره