2777
2789
[QUTE=323723678]دردم از یار است و درمان نیزهم دل فدای اوشد و جان نیزهم[/QUOTE] من مرد تنهای شبم مه ...

😂🤝🏻

آن مرد که از چشم تو افتاد شکست

نرد است ولی خانه ات آباد شکست

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

گفت چشم تنگ دنیا دوست را یا قناعت پر کند یا خاک گور

روزها فکر من اینست و همه شب سخنم

که چرا غافل از احوال دل خویشتنم

از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود

به کجا می روم آخر ننمایی وطنم

روزها رفتند و من دیگر  خود نمی دانم کدامینم             آن منِ سرسخت مغرورم  یا   منِ مغلوبِ دیرینم    
معنیشو میگی گلم؟


می گن که حافظ از دوران نوجوانی شعر می گفته اما اشعارش چنگی به دل نمی زده و هر جا شعر 

می خونده مسخرش می کردن...

خلاصه...یه بار که این اتفاق می افته دلش خیلی می شکنه و نذر می کنه که روزه بگیره و به صحرا بره

و تا خدا کلمه قشنگی در زبونش نندازه از صحرا بیرون نیاد...

خلاصه روزه می گیره و به صحرا می ره و روزشو باز نمی کنه تا اینکه نزدیکای سحر خواب مرد نورانی 

رو تو خواب می بینه که بهش مژده شاعری رو می ده و وقتی حافظ از خواب بلند می شه بلافاصله این غزل

معروف رو می گه که:

دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند

وندرآن ظلمت شب آب حیاتم دادند


روزها رفتند و من دیگر  خود نمی دانم کدامینم             آن منِ سرسخت مغرورم  یا   منِ مغلوبِ دیرینم    
من مست می عشقم هوشیار نخواهم شد  وزخواب خوش مستی بیدار نخواهم شد

دیدی آن ترک ختا دشمن جان بود مرا 

گرچه عمری به خطا دوست خطابش کردم

روزها رفتند و من دیگر  خود نمی دانم کدامینم             آن منِ سرسخت مغرورم  یا   منِ مغلوبِ دیرینم    
من ان گلبرگ مغرورم که می میرم زبی ابی  ولی با خفت و خواری پی بقیش یادم نمیاد 😕😁

پی شبنم نمیگردد💫

روزها رفتند و من دیگر  خود نمی دانم کدامینم             آن منِ سرسخت مغرورم  یا   منِ مغلوبِ دیرینم    

دکان عشق دربش را تخته کردم

با تو بودن را من تجربه کردم

سخت و زیبا بود راه رفتن با تو

غمگین و ترسناک بود افکار پلید تو

من فرشته زمینی تو پسر جهنمی

تو پلیدی تو تاریکی تو سر تا پا سیاهی

من زیبام من نورم من سر تا پا سفیدی

سلام خانم.صبح زیباتون بخیر.گهگداری شعر و شاعری و نویسندگی گل میکنه.ببخش اگه خوشتون نیومد.من پستها رو بیشتر مواقع نمیخونم نمیدونم چه پستی برام گذاشتین.چون بعضی از خانمهای بزرگوار اینجا به بنده مرد پیر، پیر پسر خاله زنک مردک هرزه، مرتیکه و... و اینکه حتی نوشتن چرا توی تاپیکم پست میگذارین. الفاظ نامناسب فراوان گفتن،بنابراین چاره ای نمونده بود بیشتر مواقع پستها رو نمیخونم ولی خودم پستم رو میگذارم دوست داشتم نظرشون رو بدونم اما قلبم رو دهها بار شکوندن و ترمیم قلب یه مرد کم رو خیلی سخته.این آخرین پستم برای تاپیک شما بود.دیگه توی تاپیکتون نمیام.موفق باشین خانم شعر دوست و مهربان.


 سلام.عاطفی، خجالتی و زود رنج هستم.نگاه یه شهروند غربی رو به زندگی دارم. باور دارم که نیمه های گمشده با پذیرش نکات منفی همدیگر و داشتن مهارتهای اجتماعی زندگی عاشقانه ای خواهند داشت.پراگ پایتخت جمهوری چک رو دوست دارم.اقتصاد آزاد،شفاف و رقابتی که نشانه لیبرال دمکراسی هستش رو بهش علاقه دارم.حقوق بشر،حقوق حیوانات و حقوق پرندگان رو احترام میگذارم.به طبیعت نیاز دارم پس ازش مراقبت میکنم. ارادتمند شما امین هستم از شمال.تشکر که وقت گذاشتین.
😂خسته نباشن توان با ذوق کوهی را ز جا کند فسرده خار نتواند ز پا کند

دوش دیدم ک ملائک در میخانه زدند.بقیشو بلد نیستم😂

میشه برای حل شدن مشکلم یه صلوات بفرستید؟اگر فرستادی لایک کن تامنم برات بفرستم دوست خوب من 
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792