سلا خانمها
من چند ساله ایران زندگی نمیکنم و قصد طلاق دارم به دلایل خیانت در حد چت ۳ بار که البته اگر بیشتر هم بوده و حدش هم بیشتر نمیدونم که همیشه میگه چت که خیانت نیست ولی معذرت خواهی کرده و گریه و زاری که دیگه تکرار نمیکنم
و تو چت ها به من و خانوادم هم بی احترامی کردن ۲ طرف
و همینطور بی احساسی شوهرم و وقتی بهش میگم میگه من اینجوریم ولی تو چت ها قربون صدقه اون زنها میرفت
و همینطور هیچ وقت پشتیبانم نبود خانوادشم هم وقتی تو ایران بودیم خیلی اذیتم میکردن ۳ تا خواهر داره که بهم فحش میدادن مثل بیشعور کصافط که من بشنوم و مثلا میگفتن عروسهامون رو رو تخته بشورن که من هیچ وقت جوابشون رو ندادم و وقتی به شوهرم میگفتم میگفت ولشون کن اونا چیزی تو دلشون نیست فقط تو زبونشونه
وقتی هم ایران بودیم اوایل ازدواج یه خونه که بیشتر پولش از طرف من و خانوادم بود خریدیم تو اندیشه کرج که قرار شد نصف نصف به نام بزنیم که موقع قرارداد منو از بنگاه کشد بیرون که بابام گفته خونه باید فقط به نام خودت باشه و من چون با زور این خونه رو پیدا کرده بودیم و نمیخواستم از دست بدیم قبول کردم بعد اون در مغازش با خودش فروشندگی کردم و یه مسافرت نرفتم تونست اونیکه وقتی اومد خاستگاری من یه عروسی هم نتونست برام بگیره ۳ تا ماشین خرید به نام خودش فقط
بعد که خواستیم از ایران خارج بشم همه چیزها رو فروخت و داد به بابام تا بابام خونش رو تو تهران بسازه و یه واحد بهمون بده ولی حالا قراره خونه به نام من بشه میگه باشه و من و تو نداریم ولی اخلاقش بدتر شده و حتی تو چت با زنه میگفت انقدر زرنگن خونه رو میخوان بزنن به نام زنم
منم ۲ تا بچه ۱۵ و ۴ ساله دارم فکر طلاقم اونم بدش نمیاد ولی وقتی فکرش رو میکنم تپش قلب میگیرم و یه استرس
به نظرتون چرا اینجوری میشم