دوستان من قبلا یه لباس برای مادرشوهر کادو بردم که دیدم یک ماه همینجوری گذاشته وسط اتاق خواب و برش نمیداره.که خوب چون تو این وادی ها نبودم برام مهم نبود و اصلا این کار به چشمم نیومد و حساس نشدم. تا اینکه یه روز جلو خودم بالاخره برش داشت و برام تعریف کرد که جاریم اوایل ازدواجش به مادرشوهرم یه بلوز کادو میده و اینا هم چون سرشون شلوغ بوده، یادشون میره که لباس رو از رو مبل بردارن و چند بار که جاریم میاد خونشون میبینه که لباس هنوز رو مبله، اونم بهش برمیخوره و لباس رو یواشکی برمیداره میبره خونشون و دلخوری پیش میاد و میگفت که این چه کاری بوده که جاریم کرده و اینا. و من اونجا فکر کردم که پس نکنه کادوی منو عمدا برنداشته بود که عکس العمل منو ببینه؟ یکم جا خوردم. پیش خودم گفتم نگاه کن من برای خوشحال کردن طرف و با هدف خیر براش کادو خریدم. ولی اینا عوض خوشحال شدن بابت اینکه عروس به فکر خوشحالیشونه، از توی کاری که برای خوشحالیشون میکنم هم، میخوان یه داستانِ شر در بیارن!
ولی بازم واسم مهم نبود و فکرمو درگیرش نکردم.یه چن بارم بعدش براش کادو خریدم، ولی هیچوقت ندیدم استفاده کنه که
بازم برام مهم نبود (ادامه در کامنت بعد)