2777
2789
عنوان

بچه دوم

224 بازدید | 22 پست

یه دختر ۵ ساله داریم و مستاجریم و شهر دور از خانواده ساکنیم

شوهرم کارمنده خودم بیکار همین الانم کلی حساب کتاب میکنیم تا برسونیم سر برج قسط زیاد داریم

همسرم میگه یه بچه دیگه بیاریم که دوتا شن دخترمون از تنهایی در بیاد اما من مخالفم اگه همسرم قبول کنه تک فرزندی بهتره برامون

بحث مالیش به کنار واقعا نمیکشم حوصله بچه ندارم مسوولیت میخواد اینده میخواد یه سزارین کردم اندامم به هم ریخته میخوام برای خودم باشم اونی که خرج بچه دوم میخواد بشه برای دخترم خرج میکنم اما شوهرم گوش نمیده به نظر شما چیکار کنم چجوری شوهرم راضی کنم به بچه دوم فکر نکنه شما باشین چیکار میکنید با این شرایط؟؟

میارم یکی دیگه.استدلال شوهرتون قبول دارم.خودمم توی همین فکرم

﷽‌من خوבمم ..نـہ تنـבیسے از اونچـہ ڪ בیگراט می‌پسنـבט .. نـہ تقلیـבے از اونچـہ ڪ بهش باور نـבارم .. من با تمام کم و کاستیا خوבمم ـ‌ٖؒ

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

حالا من شوهرم میگه تک فرزند ،خودم بچه ی دوم دوس دارم 

همش با خودم فک میکنم اگه در آینده ما نباشیم حداقل دوتا باشن کنار همن، تنها نیست پسرم🤐

✨اونایی که میگن انسان یکبار متولد میشه کسایین که معجزه ها رو باور ندارن✨تو معجزه ی من شدی✨y✨چه خوب شد که اومدی💞 عُمرَم رو عُمرِت بچه جون🤍✨

میارم یکی دیگه.استدلال شوهرتون قبول دارم.خودمم توی همین فکرم

اخه زندگی سخته همین حالاشم حوصله ندارم با دخترم بازی کنم نسبت به اینده اش مسوولم اونم تو این اوضاع کشور سخته

حالا من شوهرم میگه تک فرزند ،خودم بچه ی دوم دوس دارم  همش با خودم فک میکنم اگه در آینده ما نبا ...

نمیدونم چی بگم خودمم موندم دخترم تازه ۵ سالش شده میگم خوبه از اب و گل دراومده فکر این که یه نوزاد دیگه بیاد گریه و واکسن و تا بزرگ شه هووف اعصاب برام نمیمونه

باید هر دو بخواین 

من و همسرم هم با اینکه زیاد اوکی نیستیم از لحاظ مالی و با اومدن بچه دوم میدونستیم که من خونه نشین میشم ، ولی خیلی دوست داشتیم هر دو و آوردیم . از روزی که پسرم به دنیا اومد واقعا درهای رحمت باز شد به رومون.

چند وام که درخواست داده بودیم جور شدن پس از چند سال ، 

مادربزرگم ارثیه شو بخشید به من 

و ما ماشین خریدیم و فروختیم و خداروشکر سود خوبی کردیم و چندین اتفاق مالی خوب برامون افتاد که اصلا دیگه لازم نیست من سرکار برم 

خلاصه حرفم اینه از مسایل اقتصادیش نترس واقعا جور میشه اما اگر بحث اصلی خرابی هیکل و بی حوصلگی و ایناست اون جداست 

اخه زندگی سخته همین حالاشم حوصله ندارم با دخترم بازی کنم نسبت به اینده اش مسوولم اونم تو این اوضاع ک ...

خود دانی عزیز دو تا بشن تا چند سال دیگه همبازین


معتقدم خدا روزی رسونه و وعده داده


 این نظر شخصی منه

﷽‌من خوבمم ..نـہ تنـבیسے از اونچـہ ڪ בیگراט می‌پسنـבט .. نـہ تقلیـבے از اونچـہ ڪ بهش باور نـבارم .. من با تمام کم و کاستیا خوבمم ـ‌ٖؒ
باید هر دو بخواین  من و همسرم هم با اینکه زیاد اوکی نیستیم از لحاظ مالی و با اومدن بچه دوم مید ...

👌

﷽‌من خوבمم ..نـہ تنـבیسے از اونچـہ ڪ בیگراט می‌پسنـבט .. نـہ تقلیـבے از اونچـہ ڪ بهش باور نـבارم .. من با تمام کم و کاستیا خوבمم ـ‌ٖؒ
باید هر دو بخواین  من و همسرم هم با اینکه زیاد اوکی نیستیم از لحاظ مالی و با اومدن بچه دوم مید ...

خدا برا هم حفظتون کنه😍

مادر بزرگت در قید حیاته؟خدا خیرش بده واقعا چه کار خوبی کرده 

منم شرایط تقریبامشابهی دارم یه دختردارم که رفلاکس وکولیک داشت تاچهارماهگی شباتاصبح گریه میکردمنم دست تنها شوهرم میگفت بیخوابی مریضم میکنه سرکارمیرم نمیتونم بیداربمونم واکسن زدن دخترم تب کردنش باهم سرماخوردگی مون همه جادست تنهامنوشوهرم هردوتوی مجردی سختی زیادکشیدیم پرازدردوتنش زودرنج بخاطرگرونی مسکن اومدیم شهرشوهرم کارش تهرانه نیروی خدمات بیمارستانه ۲۴ ۴۸شیفت میده سه ساعت راهه تاتهران قسط وخرج ودخلمون نمیخونه توی خریدمایحتاج دخترم به سختی مدیریت میکنیم ریخت وپاشی نداریم وسط ماه دستمون خالیه اونوقت شوهرم بدون رضایت من اصراربه بچه دوم داره اصلابراش مهم نیست که من راضی هستم یانه منم میدونم بعدازمادخترم تنهامیشه ولی الان دندونم شکسته قدرت درست کردنش روندارم یاحتی یه خریدکوچیک برای خودم نمیتونم بکنم واقعاموندم چی درسته چی غلط

💔مائیم که بی هیچ سرانجام خوشیم💔
خدا برا هم حفظتون کنه😍 مادر بزرگت در قید حیاته؟خدا خیرش بده واقعا چه کار خوبی کرده 

سلامت باشید

بله در قید حیات

ایران زندگی نمیکنه و کلی مال ‌ و اموال اینجا داره . تا دید من باردارم گفت از مادرم یه ارثی بهم رسیده لازمش ندارم . تو بزن به زخم زندگیت 

چرا باید بعد از چند سال اینکارو بکنه 

من میگم خدا درهای رحمتشو باز می‌کنه 

ما هم که برای بچه دوم تصمیم گرفتیم هر دو مون میدونستیم که شرایط مالی اوکی نیست اما واقعا سپردیم به خودش 

تا جاییکه من تمام کارامو کردم که بیمارستان دولتی زایمان کنم اما خدا پول رسوند و رفتم خصوصی 

الان خداروشکر پسرم نه ماهشه و آنقدر با دخترم قشنگ بازی میکنن که صدای خنده هاشون قطع نمیشه 

منم شرایط تقریبامشابهی دارم یه دختردارم که رفلاکس وکولیک داشت تاچهارماهگی شباتاصبح گریه میکردمنم دست ...

انشاالله هرچی خیر و صلاحه براتون رقم بخوره تصمیم گیری تو این شرایط واقعا سخته من میترسم شوهرم موافق باشه همین یه دختر داشته باشیم بعدا دخترم سرزنشم کنه چرا خواهر برادر نداره میترسم یکی دیگه بیارم و از پسش برنیام پشیمون شم دیگه هنگ کردم

سلامت باشید بله در قید حیات ایران زندگی نمیکنه و کلی مال ‌ و اموال اینجا داره . تا دید من باردارم ...

انشاالله سلامت باشن مادر بزرگتون آدم خوب کم پیدا میشه حالا اگه مادر بزرگ من به من چیزی بده حتی یه کیلو میوه همه بچه ها و نوه ها دورش میکنن که چرا میدی پس ما چی😅

عزیززم زنده باشن انشاالله 

توکل بخدا من زورم به شوهرم نمیرسه دیگه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792