سلام خانوما من ۶ ساله ازدواج کردم تو این شیش سال به ندرت پیش اومده منو همسرم تنها بخوایم بریم بیرونی جایی به عنوان تفریح حتی تو این چند سال هم فقط عید به عید باهام خرید اومده من همیشه با مامانم و خواهرم میرم چند بار بهش گفتم برام وقت بزار همیشه روزهای تعطیل میریم خونه پدرش اگه بخواد سالی یه بارم باهم بریم بیرون یا یکی رو باهامون میاره یا اصلا جاهای که من میخوام میپیچونه نمیبرتم مثلا امروز بعد شیش هفت ماه خونه خودمون بودیم شبش گفت با دوستم و همسرش بریم بیرون گفتم من دوس ندارم میخوام خودمون باشیم هرجا میریم صبحش دوستش بهش زنگ زد بدونه هماهنگی با من برنامه ریختن باهم بریم هرچقد اعتراض کردم گفت قول دادم از ساعت ۳ عصر رفتیم تا ۱۰ شب تو ماشین شهر و چرخیدن اینقد عصبانیم از دستش خواستم باهاتون حرف بزنم لطفا اگه خواستید باهام حرف بزنید بگید حق دارم یا نه
خوص به حالت من و همسرم ۷ ساله ازدواج کردیم ۳ ساله هیچ جا نرفتیم آرزو دارم یه آشنایی چیزی داشت ...
قشنگ من من بیشتر تنهایی رو دوس دارم به همسرمم میگم اینو من تو شلوغی کلافه میشم خریدم دوس دارم تنهایی برم ولی همسرم نمیزاره یا باید با مامان و خواهرم برم یا نمیزاره خودم تنها برم خودشم منو نمیبره