داستانای من از مجردی شروع شد که کیست داشتم و بابتش لاپاراسکوپی شدم بعد ازدواج تا دوسال جلوگیری داشتم وبعدش یه بارداری پوچ دوباره بعد یکسال یه بارداری خارج رحم که عین سزارین جراحی شدم و یه لوله ام رو از دست دادم بعدش که همسرم جراحی واریکوسل انجام داد خدا دخترمو بهمون هدیه داد که الان دوسالشه از یه طرف نگران تنهاییشم و از طرفی با این بلاهایی که سرم اومده و انقدر عمل شدم کلا از بارداری میترسم...
این روزا خیلی زیاد شده این موارد ودر اینده بیشترم میشه همه غرق دنیای مجازی میشن ،من تز فکریم از اول ...
منم میگم همین یه دونه تو این مملکت آوردم هنر کنم به یه جایی سالم برسونمش وگرنه بچه آوردن تو این مملکت که نه امنیت هست نه پول نه آب و هوای درست حسابی بخدا ک گناهه
آخ آره دختر منم با مجسمه های خونمون حرف میزنه خیلی دلم میگیره متاسفانه من خیلی احساسیم اما در این زم ...
من پسرم ۲ ماه دیگه سه سال میشه ولی هنوز نتونستم پوشک ازش بگیرم اصلا همکاری نمیکنه وگرنه میبردم مهد و کلاسای دیگه تو جمع باشه و حس تنهایی نداشته باشه البته خونه مادر خودم و مادر همسرم میرم و با جمع رابطه خوبی داره ،امیدوارم فقط بچه عاقلی بشه وگرنه باقیشو من و پدرش حمایتش میکنیم به امید خدا
هدف از خلقت هر کودک :خدا هنوز هم از انسان بودن ناامید نیست 👌
من پسرم ۲ ماه دیگه سه سال میشه ولی هنوز نتونستم پوشک ازش بگیرم اصلا همکاری نمیکنه وگرنه میبردم مهد و ...
پروسه از پوشک گرفتن به شدت احتیاج به صبر داره اگه شروع میکنی وسط کار رهاش نکن و نگران نجسی خونه نباش چون اینم یه دوره ایه و طبیعیه براش برچسب بخر و بگو اگه جیشتو بگی یه دونه میدم بزنی به دیوار سرویس و بعد گفتن جایزه خوراکی بهش بده روزای اول ساعتی یکبار ببرش تا کم کم عادت کنه
پروسه از پوشک گرفتن به شدت احتیاج به صبر داره اگه شروع میکنی وسط کار رهاش نکن و نگران نجسی خونه نباش ...
اصلا به پروسه گرفتن نرسیده هر بار گفتم جیش بگی فلان کار میکنم یا فلان چیز میخرم خیلی قشنگ میگه نه پوشک دوست ،زنگ میزنه به باباش برام بخر ،منم متاسفانه حساسم رو نظافت و تمیزی و مسترسم اون زمان نتونم صبور باشم ،فعلا زمان دادم تا ۳ سال بشه ،خییییلی شیطون بود بی نهایت الان تقریبا ۲ هفته خیلی بهتر شده بخاطر همین امید دارم شاید اونم بتونه همکاری کنه با گذر زمان ،نمیخوام مجبورش کنم
هدف از خلقت هر کودک :خدا هنوز هم از انسان بودن ناامید نیست 👌