خخخخ حرص نخور مادر شوهره دیگه مثلا مادر شوهر من بعد زایمان من اومده بالا سرم تو اون حال به من می گه چرا نگفتی لوله هاتو ببندن ؟
اگه پیشش بشینم یریز حرف میزنه ! یه لحظه نمیتونم بلند شم مهلت نمیده . همش هم یا داره نفرین میکنه یا غیبت
مامان وانیا راست میگی؟!!!"
هارا تجربه هشت ساله ی من این بود که اصلا بهش توجه نکن اون بیکاره منتظره توچیزی بگی شروع کنه برنامه بچینه سعی کن زیادباهاش روبه رونشی بعداباعث میشه شوهرت هم نسبت بهت سرد بشه نزار به هدفش برسه انگارنه انگارکه وجود داره
آره به خدا منم نگاش کردم دوباره یه چند روز بعد گفت منم گفتم مامان شما بچه نمی خوای گفت یعنی چی ؟ گفتم آخه اینو باید دانیال بگه نه شما
نه بابا،دیدم نیستش گفتم به جاش کامنت بزارم خخخ
واقعا باید چشمام رو روش ببندم !
مامان وانیا مادرشوهر منم اومد بالا سرم .من داشتم از درد زایمان میمردم میگه همه بچه میارن.مگه چکاار کردی یه ریزه دنیا اوردی
یا تو بارداریم ، یه بار جاریم گفت ماشالا شکمت بزرگه پس بچه درشته گفت نه این خودش قبل حاملگیم یه عالمه شکم داشت ربطی به بچه نداره 
مینو منم فک کردم قهوه تلخی
خخخخخ سارا منم بعد زایمان خیلی درد داشتم بهم می گفت خودتو لوس نکن پسرم زایمان نکرده من که کردم میدونم دردی نداری
اوه مامان مانیا ظاهرا مادرشوهرا خوششون میاد متلک بندازن باید کناربیایم
آره بابا بخندی بیشتر می سوزن
بچه ها من اولش خیلی بش رو دادم! اینقد باش خوب بودم کلی کار میکردم تو خونه براش اما دیدم نههههه به چشم هیچکس نمیاد اونام رفتاراشون با من بده! منم کم کم کارامو کم کردم اصلا خونشون که میام اکثرن تو اتاقم در نمیام
ولش کن اهمیت نده خوب شمام اصلانگومریضی چه سرماخوردگی چه یچیزدیگه مادرشوهرمنم بیرون دراتاق عمل اولین بچه رواوردن فک کردنوه خودشه گفت اینم شانس مابودسیاه سوختس بعدخانومه گفت نوه شمانیس حاج خانوم بماندبچه رواوردن پیشمون همینکه اومدهمه بودن بهم خسته نباشیدگفتن بوسیدن منوایشون اصلانیومدفقط پرسیدازم الهام اسمش چیه گفتم تیام گفت اینم اخه شداسم بهترپیدانمیشد😆😆
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
