2777
2789
عنوان

بیاین از حسای خوب خونه ی پدری بگیم

| مشاهده متن کامل بحث + 1553 بازدید | 121 پست
آخ آخ خونه ی گرم بامحبت پدری،،،،دلم بابا مو خواست کاش این همه زود نمی رفت،خیلی سخته دختر آخری باشی و ...

خدا رحمتشون کنه. داغ عزیز سخته ، واقعا امید زندگی هستن. خدا مادرتو واست حفظ کنه❤

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

خدا حفظشون کنه. شب امتحان ها من با خواهرم بیدار میموندم. پا به پای هم تا ۴ صبح درس میخوندیم. میرفتیم ...

خواهر کوچیکم شبا می‌ترسید تنها بره دستشویی منو بیدار میکرد میرفتم دم در وایمیستادم خخخخ

چه چیزایی یادم انداختی

نی نی یار جان لطفا دیگه کاربریمو نترکون     کاربری دست من امانته تا دخترکم بزرگ بشه تحویلش بدم تاپیکهای بامزه مونو بخونه کلی کیف کنه چقدر بامزه و شیرین زبون بوده وروجکم       عزیزان دوست داشتین برای سلامتی و موفقیتش یه صلوات مهمونمون کنید  
روزایی که رو پای بابام میشستم بوسش میکردم بچه هم نبودم ها ۲۰ سالم بود ای خدا یادش بخیر ۱۲ سال دیگه ب ...

خدا رحمتشون کنه.

آخ گفتی ، سحر های ماه رمضون چه حال و هوایی داشت، دیگه هیچ عطر و بویی برام دلنشین تر از اون غذاهای سحری مامانم نمیشه

خدا رحمتشون کنه. داغ عزیز سخته ، واقعا امید زندگی هستن. خدا مادرتو واست حفظ کنه❤

فدات عزیزم مرسی از دعای قشنگ ت

دلم تنگه خدایا!خودت آرامش م بده خودت نی نی بهم بده،،ممنون خدا جونم  
از نظر فکری وجسمی خسته ای اگر امکان داره برو مسافرت اگر جور نمی شه توشهر خودتون هر روز پیاده روی برو ...

۱۵ روز دیگه زایمانمه . مادرم نمیتونه بیاد. بسیار احساس تنهایی میکنم ، دوتا بچه کوچیک دارم ، نمیدونی چه فشاری رو دارم تحمل میکنم ، روزا همش خوابم، نمیتونم زیاد راه برم یا بشینم بسیار درد دارم.

خواهر کوچیکم شبا می‌ترسید تنها بره دستشویی منو بیدار میکرد میرفتم دم در وایمیستادم خخخخ چه چیزایی ی ...

ما شبای تابستون تو حیاط میخوابیدیم ، بعد همسایه درخت داشت می‌ترسیدیم به درختا نگاه کنیم تاریک بود با خواهرم رومون و به دیوار میکردیم و میخوابیدیم. چه صفایی داشت

دلم واسا بغل بابام تنگ شده.وقتی کز میکردم .خودم رو تو بغلش جمع میکردم امروز تو تلوزیون ی اقایی خیلی ...

خدا رحمتشون کنه. خیلی پدر و مادر عزیز هستن. وقتی نیستن انگار که قلب ادم خالیه

۱۵ روز دیگه زایمانمه . مادرم نمیتونه بیاد. بسیار احساس تنهایی میکنم ، دوتا بچه کوچیک دارم ، نمیدونی ...

به سلامتی انشاالله قدمش مبارکه انشاالله مامانت هم حالش خوب میشه ولی الان شما خیلی باید مواظب خودت باشی برا زایمانت اگر فامیل نزدیک خودت یاهمسرت بیاد پیش شما برای کمک تو دوران نقاهت بعد از زایمان خیلی مواظب خودت بعد زایمان باش 

ما شبای تابستون تو حیاط میخوابیدیم ، بعد همسایه درخت داشت می‌ترسیدیم به درختا نگاه کنیم تاریک بود با ...

آره ماهم راستشو بگو تو خواهر منی😆

نی نی یار جان لطفا دیگه کاربریمو نترکون     کاربری دست من امانته تا دخترکم بزرگ بشه تحویلش بدم تاپیکهای بامزه مونو بخونه کلی کیف کنه چقدر بامزه و شیرین زبون بوده وروجکم       عزیزان دوست داشتین برای سلامتی و موفقیتش یه صلوات مهمونمون کنید  
وای استارتر اشکم دراومد  من و تا کجاها که نبردی

خودمم دارم اشک میریزم ، نمیدونی چقدر دلتنگ اون روزا هستم. از ته دلم این متن و نوشتم ، چون واقعا دلم ارامش از جنس اون روزا رو میخواد 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792