اعتیاد

ایشالا ماشین در ماه حرام بزنه، شوهرت بترکه، دیه اشو بگیری

خاک بر سر هرچی معتاده که حاضر به درمان بیمارشون نیستند

🙏

اخه من ازش شکایت اینا نکردم که دادگاه بهش بگه کی بیا آزمایش بده فعلا درحد یه شک هست فقط چون خودش میدونه اگه بفهمم معتاد هست یا کوچک ترین چیزی طلاق میگیرم می‌ترسه فکرنکنم معتاد باشه کارش کلا شیمیایی هست به خاطر همین شیر زیاد میخوره خداکنه فقط همون شک باشه نه چیز دیگه ای چون تحملش ندارم واقعا نمیدونم چجوری یه دل بشم و مطمعن نسبت بهش آزمایش که میگم خودم میخوام ببرمش میتونم بهش بگم بریم دکتر آزمایش کلی بدیم برا چکاپ اعتیاد داشته باشه معلوم میشه؟ 

ببین اینایی ک ما میگیم علایم هستن در حدحدس گمان شاید بنده خدا شیر دوسداره یا باعسل قاتی میکنه چون ترک کرده بدنش قوی بشه چون میگی خابش منظمه زود میخابه خوب بیدار میشه فک نکنم معتاد باشه اخه ادم شیشه ای اصلا شبا خواب نداره وقتی هم میخابه عین خرس میخابه .

بله معلوم میشه فقد بدون هماهنگی باید از قبل خبر نداشته باشه

میخوام همین کار انجام بدم بریم دکتر بهش بگم آزمایش بنویسه برا چکاپ کلی برم آزمایشگاه خودم جلوتر حرف بزنم هماهنگ کنم بگم ازش آزمایش اعتیاد هم بگیرن فقط خیالم راحت شه 

اره افرین ولی فک نکنم اعتیاد داشته باشه

چون خودش بدون این که من ازش چیزی بپرسم همون قبل عقد بهم گفت من 8 سال پیش معتاد شیشه بودم ولی ترک کردم دیگه هم از اون موقع سراغش نرفتم و نمیرم گفت دیگه بیزار شدم چون زندگیم خراب کرد تا آخر عمرم نمیرم سراغش ولی گاهی اوقات شاید مشروب بخورم بعدش گفت من اینو به خاطر این بهت گفتم که ازت چیزی مخفی نداشته باشم نخواستم بعد ازدواج یکی از اعضای خانواده ام مثلا یه دفعه درباره گذشته ام چیزی بهت بگه چون خانواده اش خیلی حسود هستن نسبت به من پارسال اساس کشی داشتیم یعنی فکرشو کن تازه اومدیم تویه خونه خودمون تازه عروس بودم خونه ام میچیدم داخل یه کفش یه پایپ و مقداری مواد دیدم یعنی دنیا رو سرم خراب شد زدم زیر گریه اومد بهش گفتم فهمید چی شده قسم خورد گفت مال من نیست کاری بخوام انجام بدم ازت نمی‌ترسم خودت میدونی بهت میگم دامادشون معتاد شیشه هست گفت با زنش دعواش شده قراربوده ترک کنه این وسایل تو ماشینش بوده داده دست من بندازم بیرون منم گذاشتم تو کفش یادم رفته به خواهرش زنگ زد خواهرش با من حرف زد قسم خورد که مال این نیست بنده خدا کلی خجالت کشید خودش هم گفت اگه واقعا مال من بود مطمعن باش هیچ وقت نمیاوردم بزارم تو خونه یا همچین جایی دیوونه نیستم که دیگه چیزی ازش ندیدم ولی به خاطر همین همش شک دارم میگم بالاخره خواهرش هست از کجا معلوم هرچی باشه طرفداریش میکنه

یه مدت مشروب زیاد می‌خورد یعنی هرشب دعوامون میشد دیگه باهاش اساسی دعوام شد گفت دیگه نمیخورم الان نهایتا شاید ماهی یه بار بخوره یا نه اصلا مثل قبل نیست شکاک اینا هم نیست مثلا خانواده اش کلی حرف زدن درباره من بهش که نفرست دانشگاه میره چشمش به یکی دیگه میفته طلاق میگیره و... ولی گفت زنی که بخواد با درس خوندن و دانشگاه و اینجور چیزا بره همون رفتنش بهتر هست بهم اعتماد داره مثلا همش گوشی دستم هست جلوش زنگ میزنم پیام میدم ولی شکاک نیست گوشیم نمیگرده فقط دوست نداره بیرون رفتنی از خونه ارایش کنم همین

همون یکبار کافیه برای هفت جد و ابادش😂پدرش در میاد تمام حق و حقوقت بهت تعلق میگیره و درخواستت طلاقتم قبول میشه 

و کلا تو هر پرونده ای نظر قاضی شرطه ولی شیشه رو ثابت کنی تمومه 

چی میزنه

بله

همه چی

الان اشک و شیشه فک کنم