بچها من پدر و مادرم از وقتی با هم ازدواج کردند چند ماه از سال مشکل داشتند بعد تازگیا باز مشکل داستند مامانم به مادربزگم گفت امروز که مامانبزرگم تو کوچع نشسته بوده یک مرد اومد به مامانبزگم گفته چرا انقدر قصه زندگی دخترتو میخوری بهد مامانبزرگم گفته تو از کجا میدونی مرده گفته باید بیام خونت تو کوچه نمیشه مادربزگم با همسایشون رفتن خونه بعد مرده گفته واسه یه روسری نو بیارین بعد داده نزدیک سی یا چهل تا گره بسته گفته بزارید پشت پشتی بعد چند تا دعا خونده به ماملمبزرگم گفته برو بیارتش بعد روسریه بدون گره بوده مرده گفته دختر تو هیچوقت طلاق نمیگیره اما دومادتو خانواده ی خودش طلسم کردند تا خوشبخت نشه بیا این کارو که میگم رو انجام بده یه دعایی داده گفته اینو قاطی آب کن بده بخوره یه دعا داده گفته موهای دومادتو بزار لای دعا بده سگ بخوره ولی بچها من خیلی میترسم
گاهی بایدنبخشید کسی راکه بارهااورابخشیدی ونفهمید...گاهی نبایدصبرکرد...بایدرهاکردورفت تابدانندکه اگر ماندی رفتن رابلدبوده ای...گاهی برسرکارهایی که برای دیگران انجام می دهی بایدمنت گذاشت...تاآن راکم اهمیت ندانند...گاهی بایدبدبودبرای کسی که فرق خوب بودنت رانمیداند...وگاهی بایدبه آدمهاازدست دادن رامتذکرشد!آدمهاهمیشه نمی مانند...یکجادررا بازمیکنند...وبرای همیشه می روند...
گاهی بایدنبخشید کسی راکه بارهااورابخشیدی ونفهمید...گاهی نبایدصبرکرد...بایدرهاکردورفت تابدانندکه اگر ماندی رفتن رابلدبوده ای...گاهی برسرکارهایی که برای دیگران انجام می دهی بایدمنت گذاشت...تاآن راکم اهمیت ندانند...گاهی بایدبدبودبرای کسی که فرق خوب بودنت رانمیداند...وگاهی بایدبه آدمهاازدست دادن رامتذکرشد!آدمهاهمیشه نمی مانند...یکجادررا بازمیکنند...وبرای همیشه می روند...
نمیدونم خودش ک میگفته من اومده بودم خونه فامیلمون شما رو دیدم بهم احظار شد
نمیدونم من یکم شک دارم نکنه کسی مرده روفرستاده واطلاعاتم بهش داده؟اعتمادنکن
گاهی بایدنبخشید کسی راکه بارهااورابخشیدی ونفهمید...گاهی نبایدصبرکرد...بایدرهاکردورفت تابدانندکه اگر ماندی رفتن رابلدبوده ای...گاهی برسرکارهایی که برای دیگران انجام می دهی بایدمنت گذاشت...تاآن راکم اهمیت ندانند...گاهی بایدبدبودبرای کسی که فرق خوب بودنت رانمیداند...وگاهی بایدبه آدمهاازدست دادن رامتذکرشد!آدمهاهمیشه نمی مانند...یکجادررا بازمیکنند...وبرای همیشه می روند...
کسی جز مامانم و مامانبزرگم از ماجرا خبر نداشت حتی مرده میگفت دخترت چه ساعتی بهت زنگ زده
الله اعلم
سخته هضم موضوع
گاهی بایدنبخشید کسی راکه بارهااورابخشیدی ونفهمید...گاهی نبایدصبرکرد...بایدرهاکردورفت تابدانندکه اگر ماندی رفتن رابلدبوده ای...گاهی برسرکارهایی که برای دیگران انجام می دهی بایدمنت گذاشت...تاآن راکم اهمیت ندانند...گاهی بایدبدبودبرای کسی که فرق خوب بودنت رانمیداند...وگاهی بایدبه آدمهاازدست دادن رامتذکرشد!آدمهاهمیشه نمی مانند...یکجادررا بازمیکنند...وبرای همیشه می روند...