2777
2789
عنوان

من رژیمم ولی

| مشاهده متن کامل بحث + 289 بازدید | 42 پست
من غذام کم.۵تا قاشق برنج‌و سه قاشق خورشت مشکلم این که گاهی شیرینیجات رو خیلی لا لذت میخورم.اکثرا هم ...

همون شیرینیه باعث این میشه وزن کم نکنی کالری شون خیلی بالاس 

منم دیوانه شیرینی م متاسفانه

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

۹۶🫣😔 توروخدا نگو چرا اینقدر چاقی خودمم میدونم تو بد وضعیتم 

ناراحت نباش عزیزم . سنی نداری که. برو باشگاه. تاپیکای منو ببین همش از ناراحتی چاقیمه. ولی من بچه دارم ۳۳سالمه خیلی هم افسردگی دارم. ولی تو میتونی. چند وقته چاق شدی؟

ناراحت نباش عزیزم . سنی نداری که. برو باشگاه. تاپیکای منو ببین همش از ناراحتی چاقیمه. ولی من بچه دار ...

فدات بشم خیلی ممنونم 

گلم من از بچه گی چاق بودم چاقم نبود لاغری نبودم 

بعد از کرونا که من نشستم خونه فقط خوردم دیگه تفریحی نداشتم بعدم کنکورم همه چیز دست به دست هم داد که من خیلی خیلی چاق شم 

فدات بشم خیلی ممنونم  گلم من از بچه گی چاق بودم چاقم نبود لاغری نبودم  بعد از کرونا که م ...

منم تنها تفریحم خوردنه‌ . منم پول خرید و بازار و سفره تفریح ندارم فقط میتونم خوراکی بخرم و گوشه خونه بشینم

منم تنها تفریحم خوردنه‌ . منم پول خرید و بازار و سفره تفریح ندارم فقط میتونم خوراکی بخرم و گوشه خونه ...

اره اکثرا این طوریم 

گفتید افسرده شدید خیلی ناراحتم برای وزن تونت

پسر عما پیدا شد؟؟

اره عزیزم 

دبی رفته بود 

چند روز بعد زنگ زد که عمه و داداشش برن پیشش بعد چند روز برگشتن که فقط گفتن تا الان چه طور بود بعد اینم این طور 

دیگه برگشتن سر زندگی شون چیز زیاد نگفتن  پسر هم طرح داشت رفت سراغ کارش فعلا خبری از مامانش نیست 

اره عزیزم  دبی رفته بود  چند روز بعد زنگ زد که عمه و داداشش برن پیشش بعد چند روز برگشتن ...

باز خوبه پسره فهمیده ای هستش خداروشکر عمتم مزد زحماتشو‌گرفت

زندگی همچون بادکنکی است در دستان کودکیکه همیشه ترس از ترکیدن آن لذت داشتنش را از بین میبرد
باز خوبه پسره فهمیده ای هستش خداروشکر عمتم مزد زحماتشو‌گرفت

اره خداروشکر 

پسرعمم خیلی خیلی عمم دوست داره یعنی جونش به جونش بسته است اوقدر عمم دوست داره هیچ کس دوست نداره من مطمئن بودم برمیگرده 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز