کمک نمیخواد همش نیم ساعت گریه میکنه بعدشم عادی مثل هروز
خب برای من برعکس شما بود
وقتی رسیدیم خونه تازه مکافاتمون شروع شد، دردش براش غیرقابل تحمل بود همش گریه میکرد. نمیشد بغلش کنی راحت چون زخم بود نمیخوابید از درد شیر براحتی نمیخورد.. ناله میکرد ، جیع میزد دار نمیذاشت بدم بهش، برای ادرار اولش خیلییییییییی اذیت شد. ادرارهای بعدی هم همینطور. بهانه میگرفت نمیشد بغلش کنی چون اجازه ی پوشک نداشتیم باز بود...نمیدونم چطور برای من سخت بود هنوزم هست
من هیج وقت یادم نمیره، آزارم تو زندگی به موزچه هم نرسیده حالا بچه ی خودمو این جنایت و در خقش کردم . همش گریه میکنم چرا باید یچه به این کوچیکی چنین درد و سختی ای رو تحمل کنه