بچه ها من و دوستم با دوتا پسر ک اوناهم دوستن در ارتباطیم. دوشب پیش تولد این ک بامنه بود. با هزارتا بدبختی یه تولد براش گرفتم. ولی دوستش خیلی اذیت کرد سر هماهنگی میخواستم دوشنبه باشه که بهمش زد
بعد یه بار میگفت کیک رو من میگیرم یه بار میگفت ندارم نمیگیرم
منم شب تولد با شوخی و خنده گفتم آقا علی گله دارم ازت چقدر هماهنگی باهات سخته یه بار میگی میام یه بار بهم میزنی. یهو دیدم عصبانی شد و چندتا تیکه بهم انداخت. من دیگ هیچی نگفتم تا تولد تموم شد و دوباره تو ماشین چندتا تیکه بهم انداخت پسره.
تا اینک دیروز ظهر دوستم بهم زنگ زد و بحث افتاد. من گفتم چیشد راجب تولد چی گفتن ک دوستم یهو گفت حرفت خیلی بد بود آدم یه حرفی میخواد بزنه اول فکر میکنه. من اینو ک گفت خیلی ناراحت شدم یهو گفتم باشه بعدا صحبت میکنیم و خدافظی کردم. حالا امروز دوستم رو دیدم اصن توهم بود و ازش پرسیدم میگفت اصلا نمیخوام راجب اون مسآله حرف بزنم و اکیپمون رو خراب کردی. حالا به اصرار همین دوستم واسه یارو تولد گرفتم ک اکیپ خراب نشه
واقعا حرف من در این حد بد بوده،؟ من به شوخی یه چیزی گفتم
