2777
2789
عنوان

بچه ها حرف من انقدر بد بود؟؟

| مشاهده متن کامل بحث + 442 بازدید | 41 پست

نه حرفتون اصلا بد نبوده

من قانون جذب رو باور کردم و نتیجه دیدم ازش.خدای خوبم شکرت.⁦⁦(。◕‿◕。)🌞 بیایم به طبیعت و حیوونا احترام بذاریم اون ها هم حقوقی دارن که باید محترم شمرده بشه بخدا سگ و گربه تو خیابون دشمن خونی ما نیستن چی میشه اگه باقی مونده غذامون همونایی که به درد خوردن خودمون یا انسان دیگه ای نمیخوره رو یه گوشه بذاریم تا وعده غذایی یکی از مخلوقات خدا بشه؟؟؟؟ من فمینیست هستم ولی منطقی.مردهایی که آدم حسابی اند،از برابری نمیترسند.مخالف صددرصد کودک همسری و کودک مادری. هر چه کنی به خود کنی/گر همه نیک و بد کنی  زمین گرده (کارما)...............

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

پول کافه رو هم انتظار داشتن من بدم ک من به روی خودم نیوردم و پسره رفت داد ولی خیلی سوخت

چقدر پرو ان

من واقعا نمیدونم چون تو جریان دوستی شماها نیستم اما اگر ادم های سو استفاده کنی هستند ک اینجور ک تعریف میکنی هستند تو هم جبران کن با سیاست و چرب زبونی ازشون بکن تلافی ... ولی با این رفتارها اب از دستشون نمیچکه 

تا بیشتر از این اذیتت نکردم سردبشو باهاشون برای خودت بهتره تو دل مهربونی داری دارن ازت سو اسنفاده میکنن لیاقتت تو اینها نیستن

پسره  چ‌تیکه هایی‌میگف مگه

میگفت شما بلد نیستین تولد بگیرین 

ما سوپرایز میکنیم‌ نه اینک طرف بفهمه 

بعد هی به پارتنر من میگفت حالا امشب ک نشد ولی به سوپرایز دارم برات هی کار منو کوچیک جلوه میداد

بعد من رفتم با کافه هماهنگ کردم هی میگفت تو باید اول با من هماهنگ میکردی نه خودت بری با کافه هماهنگ کنی تو به واسطه ما با این کافه آشنا شدی و از این حرفا 

تو یه کلمه حرف عادی زدی پسره از خجالتت دراومده هزارتا تیکه بهت پرونده 

الانم دارن توپو میندازن تو زمین تو، که تورو مقصر جلوه بدن 


باید به خودم ثابت کنم میتونم.میون اینهمه آرزویی که نیمه‌های راه رها شد و به سیاهچاله‌ی تاریخ رفت این آخرین آرزوم باید برآورده بشه؛ به هر قیمتی. تلاش میکنم چون به اون فریادِ شادی، از عمق وجودم احتیاج دارم. بخاطر خودم مامان، بچه ها و سیس کوچولو انجامش میدم.این شادیو از خودمون دریغ نمیکنم..... هرگز. /
چرا وقتی ازت خوششون نمیاد تو جمع‌شونی این همه زحمت کشیدی حرف هم شنیدی یه چیزی هم بدهکار شدی  وا ...

من نمیدونستم اینطوری میکنه فکر میکردم آدم عاقل و بالغیه

من نمیدونستم اینطوری میکنه فکر میکردم آدم عاقل و بالغیه

الان میخوای بری تولد بگیری واسه اون نکره؟؟😐😐

یا حرفای ما رو گوش میدی اینا رو ول میکنی؟!

گاهی در یک مکان تاریک هستی و فکر می کنی مَدفون شده ای اما در واقع تو را کاشته اند 🌱 “کریستین کین”
تولد‌ دوست پسرتو‌تو‌بود بعد با دوست‌ پسر دوستت هماهنگ‌میشدی

ما همیشه ۴ تایی بودیم 

من از پنج شنبه به این پسره میگم بیا هماهنگ شیم واسه تولد همکاری نمیکنه رفت سفر بعد ک از سفر برگشت هی میگفت دستم خالیه باید پول قرض کنم واسش تولد بگیرم

هی میخواست همه چیو بندازه گردن من 

خاک تو سرم ک من رفتم براش تولد گرفتم

اول بگو چقدر خرج کردی ازت چاپیدن قشنگ تو رم مسخره کردن ولشون کن همشونو بلاک کن گورشونو گم کنن بگو تو چه گوهی هستی که منو با کافه اشنا کردی !!!این همه ادم میرن اون کافه منم یکی 

تولد گرفتم دیگه شب تولد این داستانا پیش اومد😑😑


نه فک کردم میخوای واسه رفیق اونم تول  بگیری🤕

گاهی در یک مکان تاریک هستی و فکر می کنی مَدفون شده ای اما در واقع تو را کاشته اند 🌱 “کریستین کین”
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز