یه سری ما داشتیم میرفتیم شمال،چندماه بود عروسی کرده بودیم،به خدا باور نمیکنی،اومدم پایین دیدم خواهرش ...
باور میکنم خودمم همینم . هیچکدوم از برادرشوهرام به مادرشون محل نمیزارن تا سرکوچه ببرنش اونوقت ما پارک اممیریم شوهر چاپلوسم میگه با مامانم بریم گناه داره
خدایا خودت شاهدی به سختی به شوهرم رسیدم خودت برام نگهش دار 🤍