میخوام اینو بهتون بگم که همین که انقدر آرامش دارید که به چیزلیی که ندارید فکر کنین خودش گلی از گلای بهشته......
یه دختر دایی دارم که پدر و مادرش از هم جدا شدن حالا جدا شدنشون سر چی بوده.....
مامانش یعنی زنداییم دورانی که هنوز طلاق نگرفته بود یه دو...ست .....پ....ر داشته اینا داشتن باهم نقشه میکشیدن که داییمو بکشن دختره هم اصلا براش مهم نبود پس توی غذا اونم سم می ریخته اما نه هر سمی یه نوعی که توی کالبد شکافی مشخص نمیشده بعددددیه شب خوابش میبره و داییم گوشیشو میبینه و آنچنان بلوایی درست میشه که نگو تمام مکالماتشم ضبط شده بوده چون این اواخر داییم بهش شک کرده بوده بعد دیگه این بعد کلی پول بالا کشیدن از داییم طلاق میگیره حالا اینا هیچییییی الان دختر داییم کبدش داره از کار میفته بعد یه روز همون پسره که با زنداییم دوست بود یه عکسی برای داییم میفرسته اونم که نمیدونسته اونه اون عکسم مادر دختر داییم داده بود فتوشاپ کرده بودن عکس دخترشو دوست پ...سرش کنار هم بود مثلا این که اینا باهم دوستن داییمم فهمید ازش شکایت کرد و انقد از خودش رد به جا گذاشته بود که پلیس فوری متوجه شد و گرفتنش الان زندانه