من بابام معتاد بود یبار ترک کرد ولی ناموفق بود ولی ایندفعه که ترک کرد دوساله پاکه
ولی چند شبه شک افتاده بود تو دلم امشب وقتی لباسارو مامانم گفت از ماشین در بیارم یه پلاستیک کوچیک افتادع بود بیرون که سیاه بود چیزای توش فکر کنم آب شده بود
دلشوره گرفتم حالم اصلا خوب نیست نمیدونم شایدم میخواسته مارو امتحان کنه نمیدونم
تو این دوساله مه بابام ترک کرده یه شبم آروم نخوابیده همش کف پاهاش میسوخت و داغ بود آزمایشاشم خوب بود اما امشب نگفت پام درد میکنه و خوابید چیکارکنم که مطمین تر بشم توروخدا راهنماییم کنید به مامانمم جریانو گفتم اون بنده خداهم حالش بهم ریخت ولی کلی باهاش جرف زدم که ری اکشنی نشون نده
بنظرتون بهترین برخورد چیه ؟
مامانم لباسارو ریخت تو ماشین تو جیباشو نگاه نکرد چون معمولا جیباشو خودش خالی میکرد