سلام خونواده شوهرم خیلی تو کارمون دخالت میکنن چند روزیه اومدیم شهرستان امشب خونشون بودیم خونه بابامم اینجاس بعد شوهرم با داداشم یه کاری داشتن یه جا که دوساعت تا اینجا دوره شوهرم گفت به خونوادش بگم با رفیقش رفته دور بزنه میاد چون اگه بفهمن رفته یه کم دور شده همشششششم زنگ میزنن بخاطر این دروغ گفتیم حالا اینا منو ديوانه کردن یعنی چی کدوم رفیقش چرا دیر کرد مامانش زنگ میزنه به شوهرم آبروم رفت داداشم حتما میگه چ اشتباهی کردم من چیکار کنم ازاین اخلاقش ن خسته شدم انگار اختیار زندگی خودمونو نداریم همش باید به فرمان اینا باشیم
شما جوابت بهشون چیه؟
نمیدونم این خانواده های عهد بوقی رو چجور پیدا میکنیم یهو اول به خودم میگم
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 
مقصر شوهرت که ی بار درست حسابی مشکل حل نمیکنه
ی بار اگه هی زنگ زدن دخالت کردن باهاشون برخورد کنه دیگه اینکار نمیکنن
سخته و وحشتناک عموی من خیلی دوسم داره و هرکاری اگه بگم برام میکنه اما توقعای بیجایی هم داره مثلا خودش رفته مسافرت و انتظار داره برادر زنشو من نگه دارم تا بیاد!واقعا تو رودروایسی موندم و اذیتم
شوهرت چرا بهت میگه دروغ بگی پس اول شوهرت ادم کن تا خانوادش
ببخشیدهمسرمن اگه کسی چندبار پشت سر هم بهش زنگ بزنه بگه کجایی قشنگ برخورد میکنه یعنی چی آخه
😁😁😁😁
بهتره که همسرت همون اول خودش بگه با برادر خانومم کاری داریم دو ساعت دوره و میایم
یه جوری محکم بگه که نه شما دروغگو باشی نه اینکه بخوای جواب پس بدی
ایراد کار از همسرته
اصلا نیاز نیس بگین
شما خودتون اجازه دخالتو میدین وقتی که برای جایی رفتن باید بگین کجا و با کی اونا این حقو به خودشون میدن که هی بپرسن
اصلا نیازی نیس بگه کجام و با کی
توام باید بگی نمیدونم همین
ببخشید چی میگه من شوهرم از مامانش خیلی ناراحت میشه وقتی جایی میریم همش زنگ میزنه بعد که بهش میگم خب بگو انقد زنگ نزنین اینجوری بدتره حواسمو پرت میکنین تو رانندگی ولی وقتی زنگ میزنه یه جوری خوووب باهاش حرف میزنه اونا هم دوباره بهش زنگ میزنن
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
