پس این براش مهم نیستی دیگه منم وقتی روز تا روز سوم فکر میکردمبهمدروغ گفته یازن داره تا مطمئن شم طول کشید برای تو شمارش رو نداریزنگ بزنی شاید چیزیش شده
عزیزم هنوز بچه ای مطمئن باش حست ت این سن عشق نیست وچن سال دیگ یکی دیگ رومیبینی میفهمی قبلیا اصن عشق نبودن فقط وابستگی بودن من تجربه کردم چن سال دگ ب حرفم میرسی
پنج سال دیگه اونم منو یادش نیس ازدواج کرده عاشق شده تازه میگه الهه چی بود ک دوسال وقتم باش تلف شد
من کاری با اون ندارم دارم خودتو میگم تو الان داغی احساساتت بهت غلبه کرده بخاطر همین اینطور بی قرارشی یکم بگذره دیگه مثل قبل نمیخوایش یکم پیش خودت فکر کن ببین اون چی داره شیفته ش شدی عاشق قیافه ش شدی؟ اخلاقش خوبه؟ عشق از ادما یه بت بی نقص و کامل میسازه در صورتیکه تو واقعیت اینطور نیست بخدا ارزش نداره خودتو برای یه ادمی که هیچی نیست قربانی کنی
خب اصلا بهم بگو چی شد دو روزا جواب نداده یا توپیام ندادی چیشد قهرینیا نه
دوشب قبل یزره بد حرف زد بام منم قهر کردم از خدم روندمش گفتم برو بخواب فرداش بش پیام ندادم اینم بگم من عادت دارن صبحا بش صبح بخیر بگم عصرا باش تلفنی حرف بزنم روزیم چند مرتبه قربون صدقش میرفتم بعد فرداش پیام ندادم پس فردا شب پیام داد گف این رابطه باید تموم بشه دوروزه پیام ندادیم دریغ از یزره دلتنگی یعنی کلا تصمیمشوگرفته بود ک جدا بشیم من همیشه اینجور مواقع کوتاه میومدم ایندفعه گفتم بزار من شروع نکنم خدش بیاد از دلم دراره ک نشد🥲🥀