پدر من آدم دوست نداشتنی ایه
یعنی اصلا و ابدا اهل محبت کردن نیست
وقتی میاد خونه به زور یه سلام میکنه و با مادرم بیشتر صحبت میکنه
وقتی بهش زنگ میزنی تلفنو بدون خداحافظی قطع میکنه
تو ماشین پیشش هم نمیتونی بشینی
چون میپرسه کجا میری چرا میری گیر میده
کلا زهر مارمیکنه اون مسیرو
با این که من بیست سالمه ولی اعتماد نداره
ماه به ماه پول نمیده اصلا
با این که من دانشجو قراره بشم و در به در دنبال کارم
ولی پول بهم نمیده
با اینکه وضع مالی خیلی خوبی داره
مگر این که من خودم ازش بخوام بدون رغبت بهم بده
همش با تحقیر و تیکه و کنایه حرف میزنه
همش میگه کاش بچه نداشتم
درباره بقیه بچه هاش هم همینو میگه
با اینکه همه بچه های خوبی براش هستیم
همه براش سنگ تموم گذاشتن
تنها خوبی ای که داره اینه که از نظر خوراک کم نمیذاره اصلا
یعنی ما همیشه بهترین خوراکی هارو داریم و همیشه بهترین مواد غذایی رو مصرف میکنیم
این تنها خوبیشه که اصلا تو خرج خوراک خسیس نیست
ولی تو بقیه موارد مزخرف ترین شخصیتو داره
حالا شما بگید حق با منه که رابطم باهاش بده یا حق با اون؟