بنده هم امروز در خدمتشون بودم 😑 صبحونه و ناهار و تمیز کردن خونه
شاید شب بریم بیرون بستنی بخوریم
یه چیزی میگم شاید توام تجربه کرده باشی ؛ یه وقتا دلت میخواد که دور از سرصدا شی؛ دوس داری خون ماه و تو تاریکی شب بپاشی؛ دوس داری لهشون کنی آدما رو زیر چرخ ماشین...
یه چیزی میگم شاید توام تجربه کرده باشی ؛ یه وقتا دلت میخواد که دور از سرصدا شی؛ دوس داری خون ماه و تو تاریکی شب بپاشی؛ دوس داری لهشون کنی آدما رو زیر چرخ ماشین...
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
یه چیزی میگم شاید توام تجربه کرده باشی ؛ یه وقتا دلت میخواد که دور از سرصدا شی؛ دوس داری خون ماه و تو تاریکی شب بپاشی؛ دوس داری لهشون کنی آدما رو زیر چرخ ماشین...
اره .به خصوص که کشاورزی و اسفالت تو روستاها نیست مردم خیلی ناراحتن ..فقط خاک هست و ماسه
دخترک له له کنان در حال رفتن به نانوایی بود .ادامسش رو تف کرد روی زمین .دم نانوایی دید اسکناسش نیست راه رفته را اینبار ارام برگشت روی زمین چشمش دنبال اسکناسش بود نزدیک ایستگاه اتوبوس اسکناس زیر پاشنه کفش خانمی بود ایستگاه شلوغ بود تا خواست جلو برود و به خانم بگوید پولم زیر پای شماس خانم سوار اتوبوس شد پول هم با کفش خانم رفت .اسکناس با ادامس به ته کفش خانم چسبیده بود 😐😐😐