عزیزم من خودم بافاصله کمی از خواهرم ازدواج کردم فاصله سنیمون ۳ساله با خواهرم ازدواج کرد چندماه بعدش عمم اومدن برای من خاستگاری با وجود مخالفتای بابام بالخره راضی شدن بااینکه فامیل بودن ولی مردمو زنده شدم قبلش خاستگار زیاد داشتم که چون تازه خواهرم عقد بود و من سوم دبیرستان مامانم میگفت اصلا حرفشم نزنین بخاطر همین به حضوری کشیده نمیشد و فقط استرسم برای ازدواج بود 😂
مهمون حبیب خداست ولی الان حال روحی داغونی دارم دوستندارم از خلصه خودم بیام بیرون دست خودم نیست 😔
وای نه من دوست پسرم یه جورایی نامزدم هستن چون خانواده در جریانه اما واقعااااا سختی کشیدم و فکر نمیکردم راضی بشن
عزیزم به نظر من اگر اماده نیستین راحت بگید ! الان وضع اقتصادی یه جوری شده ک ادم به هر دلیلی نمیتونه مهمون راحت قبول کنه چه بسا که حال دلتون هم خوب نیست و لذت نمیبرید…
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
