گفتم شوهرم سابقه خیانت داره
یه دفتر هم گرفته منشی زن داره
صبح ساعت ده زنگ زدم گفت دفترم .ساعت یک زنگ زدم باز دفتر بود
منم پاشذم لباس پوشیدم رفتم با دخترم سرزده
منو دید منشی شوکه شد .
بعد گفت نمی شناختمون
رفتم دیدم برادرشوهرم هم اونجاست
بعد شوهرم نه دست داد نه چیزی
منم یکم نشستم اومدم بیرون
جالبه شوهرم اومد ما رو آورد
رسید دم پارکینگ زد منو انداخت بیرون پام زخم شد
گردن م هم قرمز شد
که چرا اومدی .منو ضایع کردی
منم گفتم تو یه هرزه ای که درست نمیشی
عکس العمل درست چیه الان سه تا راه دارم
می خواهم زنگ بزنم به برادرشوهرم بگم یه بار دیگه که این شوهرم بیاد دفتر اونجا رو آتیش می زنم
یا هم اینکه یه بی محلی سگی کنمش چند مدت طولانی تا بسوزه
یا هم اصلا راهش ندم