مامانم ۴۰ سالشه و فهمیدم سرطان داره
از طرفی خالمم گرفته وتازه خوب شده
من ۲۲ سالمه و واقعا حس میکنم زندگیم خیلی مسخرس.
بزرگ ترین ارزوم ازدواجه که اونم خبری نیس و دیگه میشه گفت نا امید شدم.
کار میکنم درسم میخونم اما تهش چی؟تهش قراره ۲۰ سال دیگه بمیرم. پس کار کنم پول جمع کنم برای کی؟ برای چی؟ کاش زود تر بمیرم پس مثلا همین امشب