بعد6سال جدا شدیم

سنی ام نداری 

همسنو سالای تو تازه دارن عاشق میشن بابا 

چیزیو از دست ندادی 

کلی تجربه هم بدست اوردی 

وقتی حالت خوب بشه تازه میفهمی چقدررر قوی تر شدی چقدر محکم تر شدی 

اگع بتونی رنجتو مدیریت کنی و باهاش کنار بیای و نزاری بهت سلطه پیدا کنه یکی دوسال دیگه اگه جایی ببینیش میزی ازش تشکر میکنی که ترکت کرد 

چون اینجور بحران های شدید اگر مدیریت بشن یه شکوفایی خیلیی بزرگی تو دل خودشون دارن .

من با عالمو ادم قهر کردم چون فکر میکردم کسی منو نمیبینه و جوابمو نمیده 

ولی عزیز من واقعیت رو باید پذیرفت نمیشه یه رابطه عمیق چند ساله رو تو یماه فراموش کرد 

زمان میخواد 

اونی که تو یماه فراموش میکنه یا حسی نداشته 

یا بعد یسال تازه یادش میوفته چه اتفاقی افتاده و دیگه اونجا کارش خیلی سخته 

این پروسه باید طی بشه تا حالت خوب بشه یسری چیزا فقط دردشو کمتر میکنه 

مثل صحبت کردن با خدا و کمک خواستن ازش

اصلا تلاشی نمیخواد بکنی هرچقد بیشتر زور بزنی بدتر میشه 

این راهو باید طی کنی هیچ راه در رویی هم نداره اول اخر باید بری این راهو 

فقط باید مطمئن بشی که تهش همه چی درست میشه 

من خودمو مثال میزنم 

صب تا شب فقط میخواییدم که یوقت فکز نکنم دیوونه بشم صبحا که از خواب پا میشدم انگار بهم شوک الکتریکی وارد میکردن انگار فقط تا وقتی خواب بودم همه چی خوب بود 

اما الان دارم میگم خوبم 

بخدا کاری ام نکردم 

نه پیش تراپیست رفتم 

نه تفریح خاصی انجام دادم 

نه کسیو جایگزین کردم 

فقط ارتباطمو با خدا قوی تر کردم و این خیلی کمکم کرد 

حالم بد بود اما با همون حال هم تو ذهنم می اومد که یروز حالم خوب میشه و شد 

ن توافقی نبود .6سالشه پیش پدرش

دیگ من کار درستو انجام دادم موقع تصمیم گیری احساساتمو کور میکنم