خونهای ک توش هستیم خیلی شیکه حیاط خلوت داره ک من همیشه عاشقش بودم ولی اصلا دلم نمیخاد کاری کنم باهاش اول اینکه هرکاری ک بخام نمیتونم بکنم بعذشم چون همش میگم ما ک ۱سال اینجاییم... بعدش معلوم نیس باشیم یا نه
هعی... تازه الان فهمیدم چقد مستاجری دردناکه