سلام بچها ی راه حل بدین نامزد من خیلی لجبازه تولدم بود چیزی نخرید جلوی مامان بابام حرف کادو افتاد با خنده گفتم تولدم چیزی نخریدی بعد از اون سه روز لج کرد هرچی میگفتم نمیخرید یا انجام نمیداد بعد از سه روز ک قهر بودیم من خونه اونا بودم پاشدم برم خونمون اصلا نگفت بیام برسونمت ساعت۱۰ شب بود من از قصد پاشدم از در اومدم بیرون گفتم شاید پشت سرم بیاد ولی اومد بیرون زنگ زد ب مامانم منم خیلی عصبی شدم پشت ماشین نشستم سرشو هل دادم گفتم چرا زنگ زدی حالا اون گیر داده تو منو زدی نمیتونم این موضوع رو حضم کنم اینحرفا چیکارکنم؟
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
خب بهش رو راست میگفتی برا تولدم توقع داشتم چیزی بخری شاید ب ذهنش نرسیده یا حواسش نبوده
خودِ عزیزم؛امیدوارم اون اتفاقی که منتظرشی به زودی رقم بخوره، انقد غیرمنتظره که مجبور شی یجا بشینی تا از شُکاش درای، یه لبخند واقعی بزنی و بیای بگی بلاخره اتفاق افتاد🍊☺
ن اخه ب منم خیلی زور اومد روز قبلش تولد مادرش بود کیک خریدیم تولد گرفتیم فرداش ک ب من رسید گفت دیروز ...
خب همینو ب خودش میگفتی ن جلو پدر مادرت..غرورشو شکوندی:/
خودِ عزیزم؛امیدوارم اون اتفاقی که منتظرشی به زودی رقم بخوره، انقد غیرمنتظره که مجبور شی یجا بشینی تا از شُکاش درای، یه لبخند واقعی بزنی و بیای بگی بلاخره اتفاق افتاد🍊☺
دوس ندارم جداشم دوسش دارم اونم بهم گفت دوسم داره ولی خیلی انگاری ازم ناراحت شده بیرونم رفتم باهاش نزدیک دو ساعت صحبت کردم بازم لج میکنه نمیدونم یا لوس میخواد بشه