درسته گلم ولی محبت مادر، عشق مادر، این توقع رو ایجاد میکنه که بچت رو از خودت نرونی.
همه ی دنیای بچه ها مادرشونه.
زنعموی من بچه یک سال و نیمش رو بدون اسباب بازی و لباس راهی خونه مادربزرگم کرد. 3ماه بعد جدا شد و ازدواج چرد بلافاصله.
عموم هم بعد 9ماه تقریبا با یه خانوم دوبار ازدواج کرده بدون بچه.
اولش چنان نقش مادرهای مهربون رو بازی کرد. الان از نامادری سیندرلا هم سنگ دل تره.
عموم هم افسارش رو داده دست زنش و هرچی اون بگه همونه. اتگار نه انگار دوسال مامانبزرگم بچه رو بزرگ کرد. الان تا میگی بالا چشمت ابروی مادر بزرگم رو از دیدن نوه هاش محروم میکنه