سلام خانوما من دو ماهه نامزد کردم بعد قراره این روزا عیدیامو بیارن خواهرشوهرمم میاد منم باید داداشمو دعوت کنم از یه طرفی اگه دعوت نکنم بد میشه از طرفی هم نمیخام داداشمو زن داداشم وسایلی که برام گرفتنو ببینن چون باز شروع میکنه غیر مستقیم که برای من هیچ کاری نکردین و فلان در صورتی که سه سال نامزد خونه ما بود هر کاری کردیم بعد جشن عقد من دخترعمومم عقد کرد که اونا رفته بودن از اونجا برام عکس میفرستاد برگشت گفت همه سفره انداختن من ننداختم در صورتی که ما دوبار براش عروسی گرفتیم حالا ما وضعمون در حد خانواده نامزدم اینا نبود اینا خیلی ریخت و پاش دارن البته ما هم سعی میکنیم دو قدممیان یه قدم جلو بزاریم حالا چیکار کنم دعوت کنم نکنم😕
جوری دستامو بگیر که انگار قراره همین الان از دستم بدی 👫
آها اگر بهش پول دادن به اون مقدار خب بحث جداست. اما کار اونم درست نیست بره بهشون بگه ندادید به من و از این حرفا. و اینکه حلقه ندادن برا داداشت باید میداد. اونا هم پس براش کم گذاشتن.
همه که مثل هم نیستن عزیزم من خودم در توانم دوس داشتم عروسیش چیزای خوب بگیره موقعی هم ک نامزد خونه ما بود مامانم هرچی براممیگرفت برا اونم میگرفت تازه اون بیشتر هم میگرفت بگم خندتون میگیره مثلا کفششو خودش پاره میکرد که براش کفش بگیریم یا مانتوشو از جیب فشار میداد که پاره بشع
جوری دستامو بگیر که انگار قراره همین الان از دستم بدی 👫
منم هفت ساله زن داداش یه خواهرشوهری هستم که بین جشن ازدواج منو اون هزاران بار فرق بود.مال من کمترین مال اون عالی.در حالی که شوهرم اولین و بررگترین بچه ی خانواده بود که ازدواج میکرد.ولی باز به خودم اجازه نمیدم با خواهرشوهرم بخاطر ابن چیزا کلا حرف بزنم به اون چه اخه.اگر چیزی میخواست صورت میگرفت بابد از طرف پدرو مادرش و ار همه مهمتر شوهر خودم صورت میگرفت.چه معنی داره جشن یکی رو دبگه زهر مار کردن