خیلی عصبی ه
با شوهرش با تندی حرف میزنه .کلا گارد می گیره .جمع شدنی دختر جاری سر سفره حرف بزنه میگه حرف نزن .من با خواهرشوهرم داشتیم حرف میزدیم .دختر جاری اومد پیش ما .یهو دخترشو صدا زد که بیا پیش من
یا من گوشی مو دادم دختر جاری بازی کنه رفته بود بچه دستش خورد رفت گالری من گفتم زن عمو اونجا نرو .یهو اومد گوشی رو گرفت از بچه .بچه بیچاره رو کشوند برد
آخر سر هم سر فحش پسر اون یکی جاری .داد و بیداد کرد .شوهرش هم هی می گفت داد نزن بیا بریم .جمع کرد بدون خداحافظی رفت ...
کلا عصبی ه .چند بار هم سر دعوا ش با شوهر خودش زنگ زده شوهر من .که بیا برادرت و جمع کن .شوهرم قبلاً می رفت ولی دیگه من نذاشتم بره چون اونا با هم آشتی می کردن شوهر من بده میشد .
منم دیروز که برادرشوهر و دیدم گفتم از جاری انتظار نداشتم این رفتار .اونم رفته گفته .زنگ زد بود به من که من خودم گوشی دارم .منم گفتم ترسیدم باز عصبی بشی .چنان نعره میزد که همه داشتن نگاه می کردن به ما ...