2777
2789
عنوان

موندم

56 بازدید | 2 پست

مادرم میگه تو باید ,از صبح بیای خونه من ,ظهر ها نیای منم ازدواج کردم واقعا سختمه ,و هرروز این گله ها ,مادرم مخالفه که شوهرم بیاد  چون البته شوهرم تا دیر وقت ,میاد دنبالم ,و مادرم همش انتظار داره من ,از صبح برم اونجا تا شب زندگی خودمو ول کنم پدر ومادرم باهم مشکلات دارن ,و من دیگه تحمل این زندگی رو ندارم خودمم زندگی خوبی ندارم ,مادرم هر بار سریه چیز بمن گیر میده که تو برای خانوادت چکار کردی ,و کتار من و مشکلاتم نیستی ,من بیماری خودایمنی دارم وقتی اینارو میگه سرم به شدت درد میگیره سالهاست ,من توی دعوای پدر ومادرم سوختم  و دارم زجر میکشم 

عزیزم خوبه که مامان من هفته ای یبار که میرمم بدش میاد

اخه میدونی پدر ومادرم تا پای طلاق رفتن مادرم هرروز هر ساعت هر ثانیه بمن سرکوفت میزنه که تو بدرد من گوش نمیدی بیا ببین ,من چی بسرم اومده ,میرم توی ذلت هرروز این حالمه  هررزو از پدرم میگه و کارهاش از اول تا اخرش ,دهنمو میبندم ,اعصاب برام نمونده ,هرچی میگم بزار بگه اشکال نداره اما تحملم تموم شده من زندگی خودمو ول کردم بخاطر اونا مادرم تمام دق و دلی خودشو سر من خالی میکنه وقتی من حالم بد شد  و اون حرفاشو زد دوباره به زندگی قبلیش ادامه میده ,من چه گناهی دارم ,من زندگی خودم تعریفی نیست از ترس خانواده بهم.ریخته طلاق نمیگیرم ,و میسازم با سخت ترین شرایط 

و به شدت بیمارم نسبت به خانوادم حالت عصبی بدی گرفتم ,من اگر خانوادم پابرجا بودن حالم بد نمیشد 

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز