سلام دوستهای عزیزم، به نظرتون چکار کنم، وقتی با همسرم دعوام میشه میره به بابام زنگ میزنه میگه سه روزه با دخترت قهرم نمیدونم چکار کنم! به بابامم میگه نگو بهش! جالبه بابامم چیزی بهم نمیگه از طریق مادرم میفهمم! میگم فلان اتفاق افتاد جایی نگو صاف میزاره کف دست برادر من یا خواهر برادر خودش! این وسط من میمونم با کلی خجالت که چرا مثلا باید بابام بدونه من با شوهرم دعوا دارم. به قرآن بعضی وقتها میگم مردن درمان تمام دردهاست.
توهم یبار قبل اینکه اون بگه پا پیش بذار برو بهشون بگو یا پیش خودش بهشون زنگ بزنن اگه هم داد و بیداد کرد توهم دادوبیداد کن بگو مثل خودت بودم ببینمیتونی تحمل کنی یا نه مرتیکه
من همون روز اول ازدواج داداشم ب شوهرم گفت مراقب خواهرم باش اگ یروز ناراحتیشو ببینم حتی اگ حق باتو باشه ازت میگیرمش ،،،،،برا همین شوهرم نه منو ناراحتم میکنه ن اگرم ناراحت باشه میره ب خونوادم بگه چون ذهنیتش اینه ک اگه اونا بفهمن چیزی شده زنمو ازم میگیرن 😂😂
توهم یبار قبل اینکه اون بگه پا پیش بذار برو بهشون بگو یا پیش خودش بهشون زنگ بزنن اگه هم داد و بیداد ...
آخه پیش من که زنگ نمیزنه میره محل کارش زنگ میزنه بعد من وقتی میفهمم که مثلا یک هفته ازش گذشته وآشتی کردیم. آخه جالبه مامانم بهم میگه قضیه رو بعد قسمم میده ندونن ها بهت گفتم منم میمونم بین آسمون و زمین
یبار جوابشو بده شوهرتممیشینه سرجاش مشکل از مادرای ماس که فک میکنن مشکل از ماعه
مادرم اتفاقا خیلی هوای منو داره. اما بابام فکر میکنه با گوش دادن به دامادش داره از زندگیم محافظت میکنه. موندم چطوری بهش بگم که از دست مامانم ناراحت نشه که بهش گفته نگو به دخترت