سلام با مطالعه کامل قوانین و شرایط سایت ، کاملا دلایل حذف تاپیک توسط شما مبهم بیان شده و گاها دارای خلا قانونی است ، لطفا با توجه به قانون دسترسی آزاد به اطلاعات مصوب مجلس شورای اسلامی ، مواردی در تاپیک ها که شما و همکاران گرامی ملزم به نابود سازی آنها هستید را بیان کنید با تشکر .
یخ زیر لب گفت :(چه فایده که زندگی کنی و کسی را دوست نداشته باشی ؟چه فایده که کسی را دوست داشته باشی ولی نگاهش نکنی!) روزها یخ به آفتاب نگاه می کرد. خورشید و درخت می دیدند که هر روز کوچک و کوچک تر می شود. یخ لذت می برد ،ولی خورشید نگران بود. یک روز که خورشید از خواب بیدار شد تکه ی یخ را ندید. نزدیک شد. از جای یخ ،جوی کوچکی جاری شده بود. جوی کوچک مدتی که رفت، توی زمین ناپدید شد. چند روز بعد، از همان جا، یک گل زیبا به رنگ زرد، به شکل خورشید رویید.هر جایی که آفتاب می رفت، گل هم با او می چرخید و به او نگاه می کرد.گل آفتاب گردان هنوز خورشید را دوست دارد، او هنوز عاشق خورشید است. ❤️✨