از تجربیات خودتون بگین تو حملات.ک چطور کنترل کردین مخصوصا حس مرگ و خفگی و تنگی نفس
راستش طولانیه .من اونقدر نفس تنگی میگرفتم و تپش قلب که خودم آرزوی مرگ میکردم.میگفتم خدایا همین الان من و بکش راحت شم یه بار دیگه جنون بهم دست داد میخواستم خودم و از بالکن پرت کنم پایین.گفتم بمیرم راحت میشم از این حملات لعنتی.دکتر گفت باید هر روز مثلا ۳ بار توی یه مکان ثابت و یه ساعتهای مشخص کاری کنم که دچار حمله بشم اونم به شدیدترین حالت ممکن .اما مثلا حق داشتم ۲۰ دقیقه تو اون حالت و مکان باشم .بعد باید از محیط خارج میشدم و کارهای روزمره رو انجام میدادم .کم کم زمان و تعداد کم میشد .و یه سری کارهای دیگه هم بود .مثلا حتما هر روز باید فعالیتی میکردم که عرق کنم .بدوم ورزش کنم یا حالا هر فعالیتی که حتما حتما عرق کنم
مواجهه سازی اسمشه.سخته بخوام خودمو تو موقعیت حمله قرار بدم چون برگشت بدنم ب حالت عادی،کلی انرژیمو می ...
منم همین طور بودم دیگه.وقتی دکتر بهم گفت راهش اینه گریه میکردم میگفتم من حاضرم بمیرم ولی دیگه این اتفاق نیوفته بعد شما میگید روزی چندبار باید حمله بهت دست بده؟ اما تونستم و مشکلم حل شد