تازهاینایی ک گفتی من چون یه سال باهاشون زیر یک سقف زندگی کردم ضرب در هزار کن
هر روز ده تا مشکل بود و جنگ اعصاب
دیوونم کرده بودن
ولی خب گذشته ها گذشته
الانم هنوز کرم میریزن و کارایی میکنن ک دل هرکی بود میشکست
ولی من دیگه دلم با اینچیزا نمیشکنه
به قولی گفتی یا من پوستم کلفت شده
یا کلا خودم رو در حد اونا نمیدونم
به هر حال اگ احترام و اینا حالیشون میشد اول احترام خودشون رو حفظ میکردن با احترام گذاشتن به من
الان خب حناشون پیش من رنگ نداره ولی من دلم بزرگتره
درک میکنم شاید زندگی بعضی ادما رو عقده ای کنه بعضیا رو بزرگمرد
این انتخاب خود ماست
ولی قابل درکه برام...