دیشب گوشی شوهرم زنگ خورد شوهرم خواب بود منم شک کردم شماررو برداشتم-با خط خودم زنگ زدم یه دختر بود-هرچی از دهنم در اومد بهش گفتم-گفت من با شوهر شما کاری ندارم من دوس دختر دوست شوهر شمام-منم گفتم چرا به شوهر من زنگ میزنی گفت هرچی به دوس پسرم زنگ میزدم جواب نداد منم نگران شدم به شوهر شما زنگ زدم-به شوهرمم گفتم این کیه گفت دوس دختر دوستم-خلاصه شوهرم اومد جلو من زنگ زد به دختر عذرخواهی کرد گفت خانمم بهتون فحش داده از این جور حرفا-حالا من نمیدونم شوهرم راست میگه دوس دختر دوستش یا دارن جلوی من فیلم بازی میکنن-از کجا بفهمم-ذهنم درگیر شده
شوهرم زیاد خونه نیست چه جوری حواسم باشه خب بیرون حرفاشو میزنه شب میاد خونه من نمیفهمم گه
رمز گوشیشو ازش بگیر من شوهرم همین مدلی بود بی صفت مجبورش کردم رمز و ازش گرفتم دعوا راه انداختم ب باباش گفتم رمزو ازش گرفت بهم داد منم از همونجا دیگ مطمئن شدم
ن خداروشکر صبح تا شب باهاش دعوا میکردم از خونه فراریش دادم ببین من ویس و پیام زنیکه رو دیده بودم زیر بار نمیرفت اینو میگم ک بی گدار ب آب نزنی ازش مدرک داشته باش اول
ن خداروشکر صبح تا شب باهاش دعوا میکردم از خونه فراریش دادم ببین من ویس و پیام زنیکه رو دیده بودم زیر ...
من هیچی ندیدم فعلا فقط یه شماره دارم-ولی یکی دوبار بیرون بود یه جورایی حرف میزد-میگفت تو به فکر من نیستی-کاری به کارت ندارم-خوش باش برای خودت-نمیدونم اون زنیکه باهاش بود این چیزارو میگفت-
من هیچی ندیدم فعلا فقط یه شماره دارم-ولی یکی دوبار بیرون بود یه جورایی حرف میزد-میگفت تو به فکر من ن ...
احتمال داره من شوهرم بیرون میرفت تماس تصویری میگرفتم دیر جواب میداد قایم میشد پشت ماشین همون شب زنیکه تو ماشینش بوده الآنم خبرش ب گوشم رسیده ک زده شوهر زنه رو با چاقو ناکار کرده افتاده بوده زندان با سند آزاده خیلی خوشحالم ک ابروش رفت چون همه میگفتن خوشی زده زیر دل من