۱۷سال پیش بهم تجاوز از سمت غریبه شد من هیچ دخالتی توش نداشتم(دوم راهنمایی بودم)بسختی باهاش کنار اومدم.
مشاورم گفت عمل کن،اونموقع پول عمل جراحی نداشتم،ماما ای که رفتم هم گفت وقتی تو داخل این ماجرا نقشی نداشتی عمل نکن.
گذشت و گذشت تا خواستگار پیدا کردم.
بهیچ احدالناسی نگفتم تا دیروز خواستگاری دارم ترک زبان قراره بایکی ازدواج کنه ولی میخواست بهم بزنه و با من ازدواج کنه خب من نمیخواستم زندگی یه نفر دیگه بخاطر من خراب شه و جریان رو گفتم که بدونه.
امروز بهم گفت دوستتدارم ولی خانوادم خرافاتی هستن و باید اطلاع داشته باشن تو چنین مشکلی رو داری (بگفته خودش قبل چند نفر متشکل از خواهر و مامان و خاله دختررو میبردن دکتر واسه چکاپ )و میدونم قبول نمیکنن.
خلاصه دیدم اینجوری گفت گفتم باشه مزاحمت نمیشم و خداحافظی کردم.
اما دلم شکست خیلی هم شکست یعنی خرد شد.
میدونم اگر اون پسر میخواست منو همه کاری بخاطر من میکرد.
آخه گناه من چیه؟
اگر عمل میکردم هم میگفتن حتما مشکل اخلاقی داشتم و میخواستم جمعش کنم.
الانم اینجوری😔.