مرسی از همه کسایی که پیگیر بودن و راهنماییم کردن این تاپیک روهم واسه این زدم که گفتین اگه اتفاقی افتاد خبر بدم،مرسی از همتون بچها
عصر زنگ زدم بهش به بهانه ی وسیله هام ببینم کی خونس با دخترداییم برم
گف تو نیا میفرستم علی بیاره،دوستشه
بهش گفتم اشتباه کردم لج کردم بچه بازی دراوردم ی فرصت دیگه فقط میخوام
گفت باز چقد داداشت کم اورده که میخوای برگردی؟گفتم اینبار دیگه هیچی نمیخوام نه مهریه نه طلا
(بچها من طلاهامو وقتی جداشدم نیاوردم بجز حلقه)
گفت اگه بخوای همنمیدم.دلم برات سوخت ازینجا نری خونه بابات سرمایه داشته باشی رفتی هرچی داشتی دادی اگه ی درصدم برگردی قرار نیس چیزی به خانوادت برسه مگه ارزوت نبود بری رفتی دیگه واسه چی برگردی من آبرو بابامو از سرراه نیاوردم تورو دوباره ببرم تو اون خونه
بچها خیلی دلمشکسته
شنید دارمگریه میکنم گف بیشتر گریه کن
هرچی سرممیاد حقمه
گفت روانیم کردی