جان مادر نمی آیی؟چین های پیشانی مادر هنوز به تعداد دلخواهت نرسیده؟ فدای جانت جان مادرمیدانی تصمیم دارم به دنیا آمدی یا حتی در دلم جوانه زدی و کلبه احزانم را گلستان جوانه ات کردی چه صدایت کنم؟جان مادر راستی مادر، جایت خوب است؟دلت برای نوازش های مادرانه ام تنگ نیست که نمیایی جان مادر جانه جانه جانم چه لذت بخش است وقتی حس کنم تو هستی و دست روی شکمم بگذارم و بگویم جان مادر....عشق مادر، خانه ام سوت و کور است نمیایی؟زبانم قاصر است نمیایی؟چه زیباست در جمع باشم و تو فریاد بزنی ماما بگویم جان مادرنازنین فرشته مادر خدا در نزدیکی توست؟اگه دیدی یا صدایی از او شنیدی یا آن حوالی بوی خدا را حس کردی بگو مادرم منتظر من است اجازه بگیر و بیا به درونم تا از درونم تا وجودم و قلبم و زندگیم آشیانه بسازم برایت.جان مادر پیشانی ات را بوسیدن آرزویم شده وقتی که بدنت چند روزی شسته نشده باشد و بوی شیر بدهی و لباس نوزادی بر تن داشته باشی، آخ ،که چه لذتی دارد ماچی از بین دو ابرو ات بگیرم و بگویم خدایا شکر که جان دوباره دادی به وجودم آخ که قلبم تیر میکشد به آن لحظه فکر میکنم تنم میلرزد.من دوستت دارم حتی الان که ندارمت من عاشقت هستم جان مادر مرا رها نکن از این همه گریه های شبانه خسته شدم دیگر توانی برایم نمانده تورا می خواهم جان مادر
جان مادر نمی آیی؟چین های پیشانی مادر هنوز به تعداد دلخواهت نرسیده؟ فدای جانت جان مادرمیدانی تصمیم دارم به دنیا آمدی یا حتی در دلم جوانه زدی و کلبه احزانم را گلستان جوانه ات کردی چه صدایت کنم؟جان مادر راستی مادر، جایت خوب است؟دلت برای نوازش های مادرانه ام تنگ نیست که نمیایی جان مادر جانه جانه جانم چه لذت بخش است وقتی حس کنم تو هستی و دست روی شکمم بگذارم و بگویم جان مادر....عشق مادر، خانه ام سوت و کور است نمیایی؟زبانم قاصر است نمیایی؟چه زیباست در جمع باشم و تو فریاد بزنی ماما بگویم جان مادرنازنین فرشته مادر خدا در نزدیکی توست؟اگه دیدی یا صدایی از او شنیدی یا آن حوالی بوی خدا را حس کردی بگو مادرم منتظر من است اجازه بگیر و بیا به درونم تا از درونم تا وجودم و قلبم و زندگیم آشیانه بسازم برایت.جان مادر پیشانی ات را بوسیدن آرزویم شده وقتی که بدنت چند روزی شسته نشده باشد و بوی شیر بدهی و لباس نوزادی بر تن داشته باشی، آخ ،که چه لذتی دارد ماچی از بین دو ابرو ات بگیرم و بگویم خدایا شکر که جان دوباره دادی به وجودم آخ که قلبم تیر میکشد به آن لحظه فکر میکنم تنم میلرزد.من دوستت دارم حتی الان که ندارمت من عاشقت هستم جان مادر مرا رها نکن از این همه گریه های شبانه خسته شدم دیگر توانی برایم نمانده تورا می خواهم جان مادر
تتبلیغات تخمدان اصلا یهویی شد وسط نا امیدی نوبت عمل داشتم و کلی دکتر دیگه
جان مادر نمی آیی؟چین های پیشانی مادر هنوز به تعداد دلخواهت نرسیده؟ فدای جانت جان مادرمیدانی تصمیم دارم به دنیا آمدی یا حتی در دلم جوانه زدی و کلبه احزانم را گلستان جوانه ات کردی چه صدایت کنم؟جان مادر راستی مادر، جایت خوب است؟دلت برای نوازش های مادرانه ام تنگ نیست که نمیایی جان مادر جانه جانه جانم چه لذت بخش است وقتی حس کنم تو هستی و دست روی شکمم بگذارم و بگویم جان مادر....عشق مادر، خانه ام سوت و کور است نمیایی؟زبانم قاصر است نمیایی؟چه زیباست در جمع باشم و تو فریاد بزنی ماما بگویم جان مادرنازنین فرشته مادر خدا در نزدیکی توست؟اگه دیدی یا صدایی از او شنیدی یا آن حوالی بوی خدا را حس کردی بگو مادرم منتظر من است اجازه بگیر و بیا به درونم تا از درونم تا وجودم و قلبم و زندگیم آشیانه بسازم برایت.جان مادر پیشانی ات را بوسیدن آرزویم شده وقتی که بدنت چند روزی شسته نشده باشد و بوی شیر بدهی و لباس نوزادی بر تن داشته باشی، آخ ،که چه لذتی دارد ماچی از بین دو ابرو ات بگیرم و بگویم خدایا شکر که جان دوباره دادی به وجودم آخ که قلبم تیر میکشد به آن لحظه فکر میکنم تنم میلرزد.من دوستت دارم حتی الان که ندارمت من عاشقت هستم جان مادر مرا رها نکن از این همه گریه های شبانه خسته شدم دیگر توانی برایم نمانده تورا می خواهم جان مادر
جان مادر نمی آیی؟چین های پیشانی مادر هنوز به تعداد دلخواهت نرسیده؟ فدای جانت جان مادرمیدانی تصمیم دارم به دنیا آمدی یا حتی در دلم جوانه زدی و کلبه احزانم را گلستان جوانه ات کردی چه صدایت کنم؟جان مادر راستی مادر، جایت خوب است؟دلت برای نوازش های مادرانه ام تنگ نیست که نمیایی جان مادر جانه جانه جانم چه لذت بخش است وقتی حس کنم تو هستی و دست روی شکمم بگذارم و بگویم جان مادر....عشق مادر، خانه ام سوت و کور است نمیایی؟زبانم قاصر است نمیایی؟چه زیباست در جمع باشم و تو فریاد بزنی ماما بگویم جان مادرنازنین فرشته مادر خدا در نزدیکی توست؟اگه دیدی یا صدایی از او شنیدی یا آن حوالی بوی خدا را حس کردی بگو مادرم منتظر من است اجازه بگیر و بیا به درونم تا از درونم تا وجودم و قلبم و زندگیم آشیانه بسازم برایت.جان مادر پیشانی ات را بوسیدن آرزویم شده وقتی که بدنت چند روزی شسته نشده باشد و بوی شیر بدهی و لباس نوزادی بر تن داشته باشی، آخ ،که چه لذتی دارد ماچی از بین دو ابرو ات بگیرم و بگویم خدایا شکر که جان دوباره دادی به وجودم آخ که قلبم تیر میکشد به آن لحظه فکر میکنم تنم میلرزد.من دوستت دارم حتی الان که ندارمت من عاشقت هستم جان مادر مرا رها نکن از این همه گریه های شبانه خسته شدم دیگر توانی برایم نمانده تورا می خواهم جان مادر
جان مادر نمی آیی؟چین های پیشانی مادر هنوز به تعداد دلخواهت نرسیده؟ فدای جانت جان مادرمیدانی تصمیم دارم به دنیا آمدی یا حتی در دلم جوانه زدی و کلبه احزانم را گلستان جوانه ات کردی چه صدایت کنم؟جان مادر راستی مادر، جایت خوب است؟دلت برای نوازش های مادرانه ام تنگ نیست که نمیایی جان مادر جانه جانه جانم چه لذت بخش است وقتی حس کنم تو هستی و دست روی شکمم بگذارم و بگویم جان مادر....عشق مادر، خانه ام سوت و کور است نمیایی؟زبانم قاصر است نمیایی؟چه زیباست در جمع باشم و تو فریاد بزنی ماما بگویم جان مادرنازنین فرشته مادر خدا در نزدیکی توست؟اگه دیدی یا صدایی از او شنیدی یا آن حوالی بوی خدا را حس کردی بگو مادرم منتظر من است اجازه بگیر و بیا به درونم تا از درونم تا وجودم و قلبم و زندگیم آشیانه بسازم برایت.جان مادر پیشانی ات را بوسیدن آرزویم شده وقتی که بدنت چند روزی شسته نشده باشد و بوی شیر بدهی و لباس نوزادی بر تن داشته باشی، آخ ،که چه لذتی دارد ماچی از بین دو ابرو ات بگیرم و بگویم خدایا شکر که جان دوباره دادی به وجودم آخ که قلبم تیر میکشد به آن لحظه فکر میکنم تنم میلرزد.من دوستت دارم حتی الان که ندارمت من عاشقت هستم جان مادر مرا رها نکن از این همه گریه های شبانه خسته شدم دیگر توانی برایم نمانده تورا می خواهم جان مادر
جان مادر نمی آیی؟چین های پیشانی مادر هنوز به تعداد دلخواهت نرسیده؟ فدای جانت جان مادرمیدانی تصمیم دارم به دنیا آمدی یا حتی در دلم جوانه زدی و کلبه احزانم را گلستان جوانه ات کردی چه صدایت کنم؟جان مادر راستی مادر، جایت خوب است؟دلت برای نوازش های مادرانه ام تنگ نیست که نمیایی جان مادر جانه جانه جانم چه لذت بخش است وقتی حس کنم تو هستی و دست روی شکمم بگذارم و بگویم جان مادر....عشق مادر، خانه ام سوت و کور است نمیایی؟زبانم قاصر است نمیایی؟چه زیباست در جمع باشم و تو فریاد بزنی ماما بگویم جان مادرنازنین فرشته مادر خدا در نزدیکی توست؟اگه دیدی یا صدایی از او شنیدی یا آن حوالی بوی خدا را حس کردی بگو مادرم منتظر من است اجازه بگیر و بیا به درونم تا از درونم تا وجودم و قلبم و زندگیم آشیانه بسازم برایت.جان مادر پیشانی ات را بوسیدن آرزویم شده وقتی که بدنت چند روزی شسته نشده باشد و بوی شیر بدهی و لباس نوزادی بر تن داشته باشی، آخ ،که چه لذتی دارد ماچی از بین دو ابرو ات بگیرم و بگویم خدایا شکر که جان دوباره دادی به وجودم آخ که قلبم تیر میکشد به آن لحظه فکر میکنم تنم میلرزد.من دوستت دارم حتی الان که ندارمت من عاشقت هستم جان مادر مرا رها نکن از این همه گریه های شبانه خسته شدم دیگر توانی برایم نمانده تورا می خواهم جان مادر
مبارکه عزیزدلم ترو خدا ت خوشحالیت برای برادرم از ته دلت دعا کن ۱۲ساله ازدواج کرده ولی هنوز ب ...
فداتشم چشم قشنگم سرنماز حتما
جان مادر نمی آیی؟چین های پیشانی مادر هنوز به تعداد دلخواهت نرسیده؟ فدای جانت جان مادرمیدانی تصمیم دارم به دنیا آمدی یا حتی در دلم جوانه زدی و کلبه احزانم را گلستان جوانه ات کردی چه صدایت کنم؟جان مادر راستی مادر، جایت خوب است؟دلت برای نوازش های مادرانه ام تنگ نیست که نمیایی جان مادر جانه جانه جانم چه لذت بخش است وقتی حس کنم تو هستی و دست روی شکمم بگذارم و بگویم جان مادر....عشق مادر، خانه ام سوت و کور است نمیایی؟زبانم قاصر است نمیایی؟چه زیباست در جمع باشم و تو فریاد بزنی ماما بگویم جان مادرنازنین فرشته مادر خدا در نزدیکی توست؟اگه دیدی یا صدایی از او شنیدی یا آن حوالی بوی خدا را حس کردی بگو مادرم منتظر من است اجازه بگیر و بیا به درونم تا از درونم تا وجودم و قلبم و زندگیم آشیانه بسازم برایت.جان مادر پیشانی ات را بوسیدن آرزویم شده وقتی که بدنت چند روزی شسته نشده باشد و بوی شیر بدهی و لباس نوزادی بر تن داشته باشی، آخ ،که چه لذتی دارد ماچی از بین دو ابرو ات بگیرم و بگویم خدایا شکر که جان دوباره دادی به وجودم آخ که قلبم تیر میکشد به آن لحظه فکر میکنم تنم میلرزد.من دوستت دارم حتی الان که ندارمت من عاشقت هستم جان مادر مرا رها نکن از این همه گریه های شبانه خسته شدم دیگر توانی برایم نمانده تورا می خواهم جان مادر
چیکار کردی این ماه باردار شدی منم تنبلی دارم خسته ام دیگ
هیچی وسط نا امیدی بزرگ بودم حتی دارو هم نمیخوردم واسه عمل لاپاراسکوپی هم رفتم پیش دکتر اونم جوابم کرد عقب هم ک انداختم ژل رویال خوردم تا پریود شم خودمم هنگم هنوز ک چیشد واقعا
جان مادر نمی آیی؟چین های پیشانی مادر هنوز به تعداد دلخواهت نرسیده؟ فدای جانت جان مادرمیدانی تصمیم دارم به دنیا آمدی یا حتی در دلم جوانه زدی و کلبه احزانم را گلستان جوانه ات کردی چه صدایت کنم؟جان مادر راستی مادر، جایت خوب است؟دلت برای نوازش های مادرانه ام تنگ نیست که نمیایی جان مادر جانه جانه جانم چه لذت بخش است وقتی حس کنم تو هستی و دست روی شکمم بگذارم و بگویم جان مادر....عشق مادر، خانه ام سوت و کور است نمیایی؟زبانم قاصر است نمیایی؟چه زیباست در جمع باشم و تو فریاد بزنی ماما بگویم جان مادرنازنین فرشته مادر خدا در نزدیکی توست؟اگه دیدی یا صدایی از او شنیدی یا آن حوالی بوی خدا را حس کردی بگو مادرم منتظر من است اجازه بگیر و بیا به درونم تا از درونم تا وجودم و قلبم و زندگیم آشیانه بسازم برایت.جان مادر پیشانی ات را بوسیدن آرزویم شده وقتی که بدنت چند روزی شسته نشده باشد و بوی شیر بدهی و لباس نوزادی بر تن داشته باشی، آخ ،که چه لذتی دارد ماچی از بین دو ابرو ات بگیرم و بگویم خدایا شکر که جان دوباره دادی به وجودم آخ که قلبم تیر میکشد به آن لحظه فکر میکنم تنم میلرزد.من دوستت دارم حتی الان که ندارمت من عاشقت هستم جان مادر مرا رها نکن از این همه گریه های شبانه خسته شدم دیگر توانی برایم نمانده تورا می خواهم جان مادر
اخ خداشکر خداشکر کی بی بی زدی ازمایش دادی؟ دعا کن منم باردار بشم خواهشن منتظرم لکه لانه گزینی دیدی؟
فداتشم نه آزمایش خون دادم حتما گلم منم ۵ سال انتظار داشتم و یه سقط خوبب درک میکنم چقد سخته از ته ته دلم واسه تو بقیه مامانای آینده دعا میکنم نه لک ندیدم ولی درد پری داشتم هرآن منتظر بودم بیاد
جان مادر نمی آیی؟چین های پیشانی مادر هنوز به تعداد دلخواهت نرسیده؟ فدای جانت جان مادرمیدانی تصمیم دارم به دنیا آمدی یا حتی در دلم جوانه زدی و کلبه احزانم را گلستان جوانه ات کردی چه صدایت کنم؟جان مادر راستی مادر، جایت خوب است؟دلت برای نوازش های مادرانه ام تنگ نیست که نمیایی جان مادر جانه جانه جانم چه لذت بخش است وقتی حس کنم تو هستی و دست روی شکمم بگذارم و بگویم جان مادر....عشق مادر، خانه ام سوت و کور است نمیایی؟زبانم قاصر است نمیایی؟چه زیباست در جمع باشم و تو فریاد بزنی ماما بگویم جان مادرنازنین فرشته مادر خدا در نزدیکی توست؟اگه دیدی یا صدایی از او شنیدی یا آن حوالی بوی خدا را حس کردی بگو مادرم منتظر من است اجازه بگیر و بیا به درونم تا از درونم تا وجودم و قلبم و زندگیم آشیانه بسازم برایت.جان مادر پیشانی ات را بوسیدن آرزویم شده وقتی که بدنت چند روزی شسته نشده باشد و بوی شیر بدهی و لباس نوزادی بر تن داشته باشی، آخ ،که چه لذتی دارد ماچی از بین دو ابرو ات بگیرم و بگویم خدایا شکر که جان دوباره دادی به وجودم آخ که قلبم تیر میکشد به آن لحظه فکر میکنم تنم میلرزد.من دوستت دارم حتی الان که ندارمت من عاشقت هستم جان مادر مرا رها نکن از این همه گریه های شبانه خسته شدم دیگر توانی برایم نمانده تورا می خواهم جان مادر