من خیلی احمقم همش شوهرم برا خرید خونه و ماشین گرفتن عروسی و.... از مامانم قرض میگرفت و بعد برا اینکه من سورپرایز کنم ۱۰۰م ۱۰۰م قرض هاشو میدادم تا خوشحال بشه همش کمک حالش بودم
شوهر بیشرفم یاد گرفت به من همش بگه پول ندارم ندارم ندارم
نه یه بار خرید عید گردم درست حسابی نه سفری نه چیزی
اما خودش برای خودش همیشه لاکچری خرج میکنه کفش چند میلیونی چندجفا ادکلن مارک لباس کرور کرور اونوقت چند بار تاناکورا برام خرید دست دوم که من دعوا درست کردم حالا نهایتش از مترو یه چیز ارزون میخره که بگه توهم خرید کردی
بعدم زن های مردمو میزنه تو سرمن
مثلا تازه زایمان کردم ۲۰روزه
هزاربار گفت یه نیمتنه بپوش زیر مانتوت عین مردم که من بگم شکمم پرترکه تو نرفته و منو تحقیر کنه
خاک بر سر من که مثلا یه عمر درس خوندم که ادم موفقی بشم دکتر شدم کمک خرج شوهرم باشم اونوفت عبن زباله با ادم رفتار میکنه از بس سنگ زیر اسیاب بودم
کنار من به بهترین خونه و ماشین رسید اونوقت زورش میاره یه نظر از من بشنوه فقط باید بگم هرچی تو صلاح میدونی هرجور تو دوست داری تا اروم باشه
خستم خدایا تو ببین این روزامو خستم به خودت قسم