اون از جن ها و آزارهاش مینالید پیامبر بهش معرفی کرد
منم این علائمو دارم برادرم باور نمیکرد ولی از وقتی خودشم تو خونه اذیت شد میگه اصلا اینه تو اتاق من نباشه ما خونه نیستیم نرو حموم اصلا جلوی اینه برهنه نرو تو حموم تمام تنم کبود کبود میشه
وقتی میخواد خواستگار بیاد انگار چی بگم برات
دیروز تو سالن بودم یکی صدام کرد سونیا
گفتم هوم چیه بازم !
خواهرم با زور میخواد براش طلسم زبان بند بنویسم ولی مقاومت میکنم همینکه دست ببرم بنویسم بقیشونم سرازیر میشن تو زندگیم