تهرانم
اومده بود تهران کار کنه مرتیکه زن داشت
یک دختر ۱۴ ساله رو عقد کرده بود خودش ۲۸ سالش بود لز خودم ۶سال کوچکتر بود
بعد عاشق منم شده بود خبر مرگش
اینقدر اشک و ناله درمیاورد
تازا شوهرمم میشناخت
بعد من موندم اینقدر بلوچ ها غیرتی و مردن این چرا اینقدر بی حیا بود میگفت اشکال نداره متاهلیم میتونیم باهمم باشین