مادرشوهرم بعد از چند مدت اومده بود خونمون ،صبح از خواب بیدار شدم دیدم داره با تلفن حرف میزنه،پسر خاله شوهرم زنگ زده بود که چکش فرم خورده(شوهرم ده سال پیش یه وام گرفته بوده که نصف بیشترشو پدرش برمیداره انقدر وامرو نمیدن الان شده ده برابر و از حساب پسر خالش که ضامن بوده کم شده)الانم پدر شوهرم فوت شده افتاده گردن شوهر من،خلاصه همون جور داشت غر میزد بر علیه شوهرم منم رفتم گفتم مامان چرا شور میزنی بدهی هست که باید داد اول و اخر ادامه رو مینویسم