سلام من دیگه خسته شدم نمیتونم باهاش مهربون باشم هر روز یه کار جدید هر روز یه بد بختی دلم نمیخواد زن بابای بدی باشم تا حالا دستم بهش نخورده دعواش هم نکردم ولی من آدمممممممم خستمممم چیکار کنممممم
وقتی داری تصمیم میگیری باید به همه جاش فکر کنی اونم هر تصمیمی ن یه تصمیم مهم
تا تجربه نداشته باشی یا دورو برت ندیده باشی فکر میکنی یه فرشته کوچولو داره میاد خونت ولی من زیاد دیدم تو همسایه فامیل بچه ها مثله هیولا شدن بعد طلاق ... پس نمیشه به همه جاش فکر کرد چون باید بری تو دلش تا بفهمی شما هم زیاد قضاوت نکنین این خانم رو گاهی شوهرتو دوس داری گاهی مجبوری و ...
نه عزیزم من خواستگار زیاد داشتم من عاشق شدم اون هم بخاطر من خونه زندگیش و داد به زن سابق تا دیگه بچه ...
یادم ب عالیه و مریم افتاد با دو بچه.عالیع رفت زن دوم شد.چقد هرروز کامنتای منفی براش میزارن فقط میگه عاشق شدم.دوتا زنا هم باهم جدیدا بیرون میرن و استوری میزارن
نه من اصلاااا از انتخاب همسرم ناراحت نیستم فقط تاپیک زدم کمک بگیرم برای این بچه که چجوری باهاش کنار بیام من با همسرم یکی دو بار تا مرز طلاق هم رفتیم ولی دوسش دارم اونم همینطور این بچه این وسط....