خودتون رو بزارید جای من.....

ببین عزیزم نباید حساسیت نشون بدی که ماشینتو نفروش فلان اینجوری بدتر آتو میاد دستش خودتو بیخیال نشون بده

واینکه خواهرشوهرت هم مث شوهرت خیلی پرتوقعه باید میگفتی بالاخره پدرمادرم اگه خودشون میخواستن خرج منو بدن که میموندم همونجا😐 میگفتی مثلا خواستم سایه مردبالاسرم باشه نه اینکه نر

عزيزم خيلي براي شرايطت ناراحت شدم

من نمي دونم شما تا به حال چه کارهايي رو کردين و نکردين اما من اگه بودم اينکارو مي کردم

خونه کوچيکم رو مي فروختم ماشينم رو مي فروختم و با احتساب پول رهن کامل يه خونه بزرگتر مي خريدم،و اينطوري مي گفتم که شرمنده مي شم بعد چند سال زندگي پيشرفت نکرده باشم و خلاصه به اصل داستان اشاره نمي کردم،اينجوري هم بي ماشين مي شديم هم ديگه رو کرايه اون خونه نمي تونيت حساب کنه،مطلقا مطلقا ديگه اجازه حمايت مالي خانوادمو نمي دادم،شده لنگ کرايه تاکسي و ويزيت دکتر بشم اجازه نمي دادم،مي گفتم نمي دوتم ندادن ديگه روم نمي شه برم بگيرم و فلان و بهونه خلاصه،يا مجبور مي شه بره از خونوادش بگيره که با اين اوصافي که کردين يا غير ممکنه يا کوتاه مدت نهايت،

و حتما حتما حتما به مشاور و روانپزشک مراجعه مي کردم،اين مساله اخلاقي همسرتون يه چيزيه که بايد با دارو رفع بشه اما رفتاري که توش نهادينه شده نياز به اصلاح و کمک مشاور داده

بايد بزاري بيان اب و برق خونه رو قطع کنن،بايد لنگ پول بنزينش بشه،بايد صاب خونه بتوپه بهش ابروش بره،بايد تحمل کني تا درست بشه اما در کنار روانپزشک و مشاور 

و قطعا بدون اينکه بهش بگم اين پروژه رو بعنوان اخرين شانس به زندگي مشترکم در نظر مي گرفتم

شوهرت بجای زن شوهر گرفته ! ن خونه داره ن کار چ اعتماد بنفسی .ازین زنا گیر داداشای ما نیومد چرا. رابطه زناشوش چجوریه بنظر خوبه ک اعتماد کاذب گرفتع

اسی سلام منم خودم کارم خیلی وجهه خوبی داره شاغلم اما شوهرم با اینکه تحصیلات داشت اوایل نامزدیمون مثل هنسر شما فکر میکرد و چند بار واسش کار پیدا شد هربار میگفت درشان من نیست ولی خانوادش حمایت میکردن

منم دوسش داشتم خداییشم کمبودی نداشتم اومدم یه سیاستبه خرج دادم برای خودم و برای اون و برای حفظ زندگیمون

یه وام سبک گرفتیم کاری که دوست داشت رو از جای کوچیک که سال اول اذیت نشه شروع کرد سال اول درامدش به سادگی به دست میومد کم بود ولی مثلا۳۰تومن وام گرفتیم کار کرد شد۹۰تومن دیگه براش انگیزه شد شروع کرد الان هرسال سرمایشو بیشتر و بیشتر میکنه حتی بیشتر من کار میکنه و درامد داره شکر خدا

گفتم شاید تجربه من بدردت بخوره

اول که اصلا اصلا فکر طلاقو نکن با طلاق هیچی درست نمیشه اسمشم نیار ک واسش عادی شه

دوما حتما بذار از کاری ک دوس داره با جتی درامد پایین شروع کنه کمتر کار کنه ولی کار کردن عادتش بشه

شمام دائما تشکر کن ک روحیه بگیره

پیرو تایپیک پربازدیدت 

این شوهر اصلا دلسوز تو نبوده

اگر مخارج خانوادت میدن قطع میشد اون روی سگشو میدیدی.

اینو از کجا پیدا کردی

عزیزم تو ک باسوادی خودتم کارکن زندگی فراز ونشیب داره 

قرار نیست تقی ب توقی بخوره   جداشی 

اسی جون طلاق نگیر به شوهرت بگو میرم سر کار ولی یه قرون بهت نمیدم ولی این کارت باعث میشه به خودش بیاد بره سرکار خودت برو سر کار دستت تو جیبت باشه اونم کم کم جنمشو نشون میده ببین دوست داری شوهرت بره سرکار ولی بهت پول نده یا با کلی دعوا اصلاطلاق نگیر انشالله بروسرکار مشکلت حل شد بچه دار شو پس زنایی که شوهر بالاسرشون نیست و بچه هم دارن پس اونا چیکار میکنن

عزیزم به هیچ وجه مفتی طلاق نگیر

خام گریه زاریش نشو 

مطمئنم کاسه ای زیر نیم کاسشه

ادم حتی با یه پسر هم زندگی کنه دونگ خودشو میده

بنظرم این آدم دلیلش برای عدم ادامه زندگی با شما چیز دیگه اییه مخصوصا که قضیه گوشی رو هم تاپیک کردی...

در هرصورت حتی اگه دلیلش صرفا همین چیزایی هست که میگه بازم بنظرم باید مجبورش کنی همه حق و حقوقت رو بده 

چه خودش و چه خانوادش.مگه عمرت رو از سر راه اوردی که به پای اون پیر شی بعد بگه خب خوش گذشت بای؟ 

اگه جنم داری نمیزاری بهمین مفتی در بره 

اسی تو که خودت انقد زرنگی چرا قوی نیستی؟؟ اول خودتو قوی کن.. نباید خانوادت کمک کنن.. من اگه مامانم یه تولد برام کیک بخره تا جبرانش نکنم آروم نمیشم.. تو چرا انقد ضعیفی در مقابل مرد پررو .. بابابزرگ من ۸۴ سالشه هنوز میره در مغازه از صبح تا غروب چون مامان بزرگم انقد بهش غر میزنه دیوونش میکنه.. تو هم غر بزن حمایت مالیش نکن.. 

قشنگ سوارته

چرا انقد خودت رو ضعیف نشون میدی

حس می کنم به خاطر اطرافیانت از خودت ضعف نشون میدی و اونم فهمیده ، بذار همه بفهمن که ازدواجت اشتباه بوده ، مهم تو هستی که از زندگی لذت ببری نه اینکه همه بگن وای این چقد خوشبخته ، در حالیکه نیستی

سلامت جسم و روان خودت مهم باشه ، نه حرف دیگران 

چن خط از زندگیت رو خوندم کفری شدم ، از زندگیت بندازش بیرون این مفت خور رو 

حتی التماسم بکنه کوتاه نیا

اولا اشتباه کردی تمام خرج و مخارج زندگی رو برعهده گرفتید.در واقع شما زن گرفتید.خونواده همسرت میبینن شما پول دارید و دارید خرج می‌کنید .خیلی خوشحال و راضی هستن که پسرشون اذیت نمیشه.خواهشا تموم کن این زندگی رو.

تاپیکتون قفل شده بود.نمیدونم چه تصمیمی گرفتید.امیدوارم خوب فکراتون رو بکنید.

همین دیروز در مورد یه آقایی شنیدم که دوتا زن داشته با دو تا بچه از هر کدوم از زن ها.میگفت هردو زن ها طلاق گرفتن.چرا؟,چون آقا بی مسولیت بوده .خرج و مخارج زندگی رو پدر شوهر داده.میگفت ۱۴سال زندگی مشترک داشته زن اول.هر چقد منتظر بوده شوهر یه تکونی به خودش بده بره دنبال کاری چیزی.اصلا و اصلا .البته زن دوم خودش شغل و درآمد داشته.مجبور شدن ازش جدا بشن.

شما هم یه فکری به حال خودتون بکنید.

چقدر از خوندن تاپیکت ناراحت شدم.

به چی این ادم دل خوش کردی؟

خودتو نجات بده دختر.

اگه قرار باشه خرجشو بدی و بچه هم نداشته باشی، دنبال دردسر میگردی؟ طلاق بگیر تنها زندگی کن و دنبال ارزوها و کارای خودت باش. پشتت هم که پره. همه زندگی که ازدواج نیست. یه طلاق به موقع بهتر از زندگی مشترک بد هست. انتخاب بین بد و بدتر هست.

بازم میگم خودتو نجات بده.

سلام عزیزم 

زندگیت دقیقا عین زندگی منه ، از طلاق نترس اینجور آدما هیچوقت مسئولیت زندگی رو نمیتونن بپذیرن

یعنی انگار در مورد خصوصیات شوعر من دارین حرف میزنین

من خودم شاغلم بچه دارم 

شوهرم تو دوران مجردیش کار میکرده انگار با زور و اصرار خانواده اش بوده بعد از ازدواج کم کم بهونه آورد و کار رو گذاشت کنار مادرشم میگفت چه اشکال داره تا حالا کار کرده خسته شده الان استراحت کنه

تو‌زندگیمون انگار من زن گرفتم خسته شدم از مرد بودن

خودم اکتیو و فعال شوهرم بی عرضه و ترسو

بداخلاق هم نیست خیلی هم میمیره برام ولی تکیه گاه نیست

اشتباه کردم بچه دار شدم دیگه باید بسوزم و بسازم