ی مطلبی شنیدم خیلی برام جالب بود
میگه گه یه کوهنوردی تو اوج سرما و برف میره بالای کوه
بعدش که نزدیکای شب میشه
میخواد بیاد پایین ولی طنابه گیر میکنه
و میمونه همونجا
استرس و ترس بدی میگیرفتش و از ته دل داد میزنه خدا کجایی هستی میبینی منو ؟ نجاتم بده
خدام گفت بمن اعتماد داری؟
کوهنورده گفت اره
خدام گفتش طنابو ول کن
پسره ترسید ول نکرد
تا صبح یخ زد و مرد
در حالی که ۱ متر با زمین فاصله داشت و اگه ول میکرد طنابو الان زنده بود
.
وقتی خدا فرداتو دیده
از هیچی نترس
بش اعتماد کن و بسپر دست خودش
مطمئن بهترینارو برات رغم میزنه🤍 ب خودم ثابت شده