امروز خونه مادر شوهر بودم جاریم بود و دختر دایی شوهرم و مادر شوهر و من
سبزی پاک میکردن من هم رفتم به کمکشون
اول صحبت با غیبت شروع شد غیبت از ی جاریم
بچه ها هر جایی ایتا با هم جمع میشن جاری هام و مادرشوهر شروع میکنن از این یکی جاریم بد گفتن
بیایید بقیشو بگم براتون